یاد خودمون افتادم منو شوهرم دوست بودیم مامانم میدونست
بابام نه
وقتی وقت خاستگاری مادرش گذاشت عموش فوت میکنه شوهرم اصرا داشت خانوادت باید زنگ بزنن
مامانم رو گفتم اما بابام که جرات نداشتم میفهمید دوست بودیم...
کاش از همونجا میفهمیدم این مرد به درد زندگیم نمیخوره
افسوس