2777
2789
عنوان

با دوستای شوهرم رفتیم مسافرت دعوا شد

| مشاهده متن کامل بحث + 153038 بازدید | 477 پست

من یه همچین دعوایی تو بیمارستان کودکان دیدم.

بچه سخت مریض بود، دیگه بستری و ....

حالا زن و مرد نشسته بودن رو صندلی دعوا.

زنه میگفت اصلا به من چه ، بچه خودته ، خودت مراقبش باش ، من کاری ندارم و ....

منم دخترم مریض ، فقط داشتم نگاه میکردم ، میگفتم اینا چه حوصله ای دارن این وسط

چه یهویی تموم شد.یکم درگیری خون و خونریزی اینکه نشددعوا .یازده صفحه کوبیدم تو سر بروزرسانی که یهو جم ...

😂😂😂😂

مگه دعوای ارازله😂

( چون سایت پر تبلیغ دکتر شده تصمیم گرفتم پزشکای خوبی که میرم داخل امضام بگم : برای الژی و اسم دکتر سیما شکری بیمارستان پیامبر اکرم خوبه ، چشم پزشک : دکتر محسن رحمتی کامل )

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



هر اتفاقی که افتاده بود مردی که جلو جمع بد زنشو میگه مفت نمیارزه!

من خرج کردم من ابجوش اوردم من پوشک خریدم من سفر آوردم

خب وظیفه اشو انجام داده بود!

خیلیا بد غذا هستن دست خودشون نیست واینکه شیر میده

شما غذاتونو میخوردین ولی همسر ایشون وظیفش بوده زن وبچشو ببره جا دیگه رستوران

من دوام آورده‌ام؛ اما می‌خواستم معنای زندگی‌ام چیزی بیش از دوام آوردن باشد.

حقیقتا مسافرت کوفت شما کرده 

اولا ادم با جمع میره نمیگه من اینو نمیخورم اونو نمیخورم بعدم تازه خوبه شما نخواستین غذا درست منید اینفدر ادا در اورده 

مردم میرن سفر تازه چادر میزنن و کمپ میزنن غذا خودشون میزارن 

این دیگه رستورانم میبردنش ناز اینجا اونجا میاورده

شوهرشم ک عین گاو اومده نشسته به غذا خوردن نگفته زنم نیومده تو جلو بقیه ابرو ریزی نکنم خودش نشسته به خوردن انگار ن انگار اونا بیرونن

مسافر ت جمعی یعنی تحمل عذاب سخت الهی

من قبل بچه هم رفتم دسته جمعی

بد نبوده خوشم گذشته

( چون سایت پر تبلیغ دکتر شده تصمیم گرفتم پزشکای خوبی که میرم داخل امضام بگم : برای الژی و اسم دکتر سیما شکری بیمارستان پیامبر اکرم خوبه ، چشم پزشک : دکتر محسن رحمتی کامل )

والا این زنه خیلی ناز و ادا داره 

من جاریم سه تا بچه کوچیک داره مسافرت میریم از من که بچه ندارم بیشتر به اون خوش میگذره نه تنها خودشونو بلکه کارا  ما رو هم هندل میکنه خخخخ

کاش خوشبختی سهم همه بود.......
اینایی که میگن تقصیر مرد هست امیدوارم گیر ادم ادیی و نفهم بیوفتین 😂بدبخت گفته ببرم بیرون حال و هوام ...

😂

من ی نفهم به جونم ولی اصلا

چلوی کسی بهم بی احترامی نمیکنه گاهی وحشی میشه اونم فقط توخونه😂 

اگر درست خونده باشیدگفتم همه خیلی ساله اشنا بودند و کلن رفت و امد داریم حالا جدای از مسافرتبعدم اگر ...

حالا حمله نکن بهم گلم آروم باش 

اینقدر قطره قطره نوشتی که عقده پر بازدیدی داری مگه وقت میشه خوند.

تو سفر باید گذشت بیشتری داشت با جمع کنار اومد من خودم نود درصد سفرهام دسته جمعی هست خیلی جاها باب می ...

بازم بنظرم اینجا مقصر بقیه نبودن که حاله بقیه رو خراب کردن،اصلا ما کاری به این نداریم با بچه و بدون بچه سخته یا نه ما میگیم میتونست تو ماشین بحث کنه،میتونست بشینه چیزی نخوره بگه ما جای دیگه غذا میخوریم، جلو بقیه بحث نکنه

پشتِ من خدا بوده همیشه ...🙏🏻
اسی عکس نینیشو نداری😍😍

همین الانم استرس گرفتم یکی نبینه تاپیکو😬

اصلن فکر نمیکردم پر بازدید بشه این همه بره جلو


( چون سایت پر تبلیغ دکتر شده تصمیم گرفتم پزشکای خوبی که میرم داخل امضام بگم : برای الژی و اسم دکتر سیما شکری بیمارستان پیامبر اکرم خوبه ، چشم پزشک : دکتر محسن رحمتی کامل )

یاد خودمون افتادم ،ما هم با دوست همسرم تابستون رفتیم مسافرت ،اونام ی بچه یساله داشتن ،ما هم ی پسر یساله تازه بچه من انقدر شیطون ک یحا بند نمیشه ،این خانومش از اول نق نق میکزد وای خسته شدم وای مجبتی بچع اذیتم میکنه ،هی تو قیافه ،صبونه نخوره شام نخوره ،شوهرشم انقد بی عرضه و نادون .خلاصه ک بچه من خیلی شلوغ تر هستش ولی من گفتم مسافرت همینه دیگ باید تحمل کنی کنار بیای،نگوو خانوم مادرش اینا اومدن شمال ،میخاد مارو بپیچونه بره با اونا ،منم ک اینو فهمیدم همونجا شستمش پهنش کردم گفتم زنیکه خراب منو با بچه کشوندی تا شمال بعد میخای با ننه بابای خودت بری ،زن شوهر لال مونده بودن ،خلاصه ما جمع کردیم یک روز نشده برگشتیم دوبارع تهران. البته با اونام قطع رابطه کردیم چون زنش خیلی کثافت و بی شعور بود


پسر قشنگم ،نور دیده ی من💙💙لااله الاانت سُبحانَکَ اِنّی کنتُ مِن الظالِمین☆

بیچاره شوهرش دلم براش سوخت من جاش ۲تا میزدم تودهن زنه تا لال بشه مسافرت اومدی باید سختیاشو تحمل کنی دیگه زنیکه

هیچگاه چشمانت را برای کسی مفهوم نگاهت را نمی فهمد گریان نکن.

خدایی نق نقو بودببین مسافرت خونه خودت نیست دیگهممکنه ویلا بری یکمم کثیف بااشهرستوران خوب گیرت نیاد ی ...

اون خانمه و اقای مجرد جلوی شوهرش گفتن زنه نق میزنه و سفررو برامون جهنم کرده؟؟؟

حتی اگر داراییت ۵۰۰۰تومنه امام حسین رو شریک مالت کن برکت رو ببین...به اینصورت که سعی کن حتی هزار تومن هم که شده خرج ارباب کنی مطمئن باش که لذتشو به تمام معنا می بری...هرررر مشکلی داری مداومت کن بر هرروز خوندن زیارت عاشورا(حتی بدون صد سلام و...) بعد میبینی و با تمام بند بند وجودت میفهمی که چی میگم.سکوت کن گاهی سکوت زودتر از هر فریادی جواب می ده ...یه ذکر معجزه گر(برای مسائل مادی و معنوی)#اللهم_بارک_لمولانا_صاحب_الزمان(تجربه شده)...هرروز خواندنِ دعاتوسل 🗝کلیدی ست بر هر قفلی....🔓(امتحان شده).(مواردی که نوشتم رو خودم امتحان کردم چون سالهای زیادی توو فشارهای مالی وزندگی بودم خیلی چیزا رو امتحان کردم)...برای آروم شدن روح و روانت و خیلی از مشکلات هرروز حدیث کسا 🌧🌧بخون...عصر پنجشنبه خوندن چهل مرتبه سوره نصر برای رزق و روزی جواب میده..

بزرگترین مشکل یک زوج اینه که یکنفر از سر خودخواهی بچه بیارهنکته ای که تو این تعریفات من فهمیدم این ...

بله دقیقا حق باشماست پسرخاله همسرم اصلا بچه نمی‌خواست توی اون تایم اما خانمش الکی گفت قرص میخورم و خلاصه باردار شد بعدش بچش یه مقدار مشکلات جسمی ذاشت و خلاصه بین اینها اختلاف افتاد آخرش هم طلاق گرفتن.یادمه قبل بارداری خانمه یبار خونشون بودیم مادر شوهره ومادر زنه میگفتن برامون نوه بیارید بعد پسرخاله میگفت الان نه من همونجا یواشکی به زنش گفتم وقتی بچه بیار که دوتاتون راضی باشین اما خوب اشتباه کرد دیگه

لطفا برای آمرزش روح مامانم یه صلوات بفرستید.ممنون میشم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز