دقبلا این بلاهارو عمه من سرم آورد با کمی تفاوت
پسرش عاشقم شده بود منم دوستش داشتم بخاطر اینکه از من دورش کنه تو سن کم بزور براش زن گرفت و پسر خودشو بیچاره کرد هرروزشون جنگبود پسره میگفت من یکی دیگه رو میخواستم از اون طرف به من بیچاره تهمت میزد اذیتم می‌کرد مادرمو بر ضد من کرده بود...و دیگه نگم
وقتی مرد شبش قرار بود بریم عروسی فامیل شوهرم به شوهرم گفتم به خانوادت نگو بزار بریم عروسی بعد فردا بریم خاکسپاری...آنقدر برام بی ارزش بود
تا بعد مرگش اومد بابای خدابیامرزمو فرستاد به خوابم که ببخشمش هنوز شک داشتم یه دفعه رفتم سر خاک بابام از اونحا برگشتنی یهو نفهمیدم چی شد ماشینم دقیقا چسبید بالا سر قبر عمه خانم
پیاده شدم رفتم حلالش کردم تا ابد و با خدا معامله کردم و گفتم خدایا من بخشیدم که تو هم منو ببخشی
خوب حالا یه سوال
نبخشیدن فرد مورد نظر به ما آرامش میده یا عذاب؟
استاتر الان آرامش داره ؟؟؟مشخصه که نداره
خدا اول برای حال خودمون گفته ببخشید تا بخشیده بشین
درسته ما خدا نیستیم ولی خدا از روح خودش در ما دمیده
یعنی همه ی صفاتش تو وجود ما هست و ما میتونیم اون صفات رو در حد ظرفیت وجودی خودمون رشد بدیم ...
حالم بد شد
چقدر سخت میگذره اوت دنیا
به خاطر آرامش خودت ببخشش
اون دستش از دنیا کوتاهه
اسی شاید الان ب من حمله کنن
ولی من ب اونکه ب مادرم بدی کرد اصن فکرنمیکنم، اسمشم دگ نیوردم، جایی اگ حرفش بشه تو دلم فقط میگم خدانیامرزتش
دوساله مرده، دوبار اومده به خابم، تو خابم ازش متنفر بودم
ولی اون عادی بود
تو هم دیگه نماز نخون براش،بزار بیخیالت شه ، احتمالن کسی براش خیرات نمیکنه ، نماز تو بهش میرسه
حلالش کن خواهر🥺
وای من این خوابارو ببینم روانی میشم ببخش فراموشش کن تا دیوونه ای چیزی نشدی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز