2777
2789
عنوان

میترسم خواهرشوهرم شر ب پا کنه

277 بازدید | 30 پست

بچها من پارسال با خواهرشوهرم یه دعوای اساسی کردیم که جریانش خیلی مفصله خلاصه بخاطر دروغ‌ها و دخالت‌های این خانم من ۷ ماه خونه بابام قهر بودم تو اون تایم خیلی چیزا برام روشن شد مثل اینکه بعد از هربار رفت و امدش خونه ما کلی حرف پشت من ب شوهرم میگفته کلی از دعواهای ما بخاطر دروغ‌ها و شرها و فتنه‌هاش بوده و از فرد مطمئن شنیدم حتی به همه گفته بوده داداشم زنش و طلاق داده میخوام براش زن بگیرم و بچش و بزرگ کنم اینا رو گفتم بدونید چه جور ادمیه

خلاصه الان من ۸ ماهی هست برگشتم سرزندگیم و خب رفت و امد نداریم یکی دوبار با شوهرم تو خیابون دیدمش سلام کردم جواب داد و تمام

امشب هیئت بودیم من ایشون هم اومده بود با مادرشوهرم

من سلام کردم و اینا نشستم اخرمراسم بچم و بردم پیش مادرشوهرم ببیندش خواهرشوهرم اومد مادرش و ببره اصلااا محل ب من نذاشت منم چون سلام کرده بودم حرفی نداشتم باهاش بزنم سکوت کردم خلاصه خداحافظی هم ازم نکرد مادرش و برداشت با جاریم رفتن

دوباره برگشت بره دسشویی بچم و بغل کرد چندبار بوسید من هیچی نگفتم بازم محلم نذاشت رفت

من از وقتی برگشتم خونه هیچی از این جریانا ب شوهرم نگفتم ولی میترسم پشتم دروغ ب شوهرم بگه یه شر جدید ب پا کنه

از استرس این خانم خوابم نمیبره

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

اصلا سلام و علیک هم با آدم فتنه خودش فتنه خیزه والا بی محلش کن ذات این افراد عوض بشو نیست که نیست اما اگه شوهرت منطقیه براش تعریف کن باز چیزی نشه هماهنگ باشه

هر وقت خواستی جا بزنی؛به حس خوب بعد از نتیجه گرفتنت،به آخیش گفتن بعد رسیدنت،به برآوردن شدن آرزوهات،به حس رضایت درونت،به خنده ی از ته دلت،به اشک شوق مامانت،به لبخند مغرورانه بابات فکر کن و ادامه بده ادامه بده... 

دست بچتو میگرفتی میگفتی بوسش نکن پوستش حساسه مریض میشه 

دیگه هم نرو جایی که اونا هستن 

به شوهرت همه چی. بگو

به خدا گفتم  :                                                                چرا آرزو کنم وقتی سرنوشت مرا نوشته ای؟؟؟؟                   خدا پاسخ داد :                                                       شاید نوشته باشم هرچه آرزو کند ❣️🙇🏻‍♀️

عزیزم واقعا راهکاری ندارم برات فقط بگم بهت حس و حالتو کاملللل درک میکنم منم خواهرشوهرام دقیقا همسنن خییییییییلی فتنه ان و واقعا بدترین ادمایی ک تو کل زندگیم دیدم همین دو نفر بودن 

امیدوازم خدا به دل شوهر تو و شوهر من بندازه از این فتنه ها دل بکنن 

خدا به من و تو صبر بده 😥😥😥😥

ببخشید ببخشید گه خورده بخواد چیزی بگه مگه تو زن صیغه ای هستی انقد ترسویی مطمئن باش اون از ترس تو اگاهه و انرژی میگیره محکم باش بابا چه غلطی میخواد کنه هرغلطی ام بکنه تو قوی باش بذار خودشو پاره کنه انقد بدتو بگه تو زن زنده وو سرپایی باش حواست به زندگیت باشه فقط...به خودت...

اصلا سلام و علیک هم با آدم فتنه خودش فتنه خیزه والا بی محلش کن ذات این افراد عوض بشو نیست که نیست ام ...

واقعااا حق میگی

اخه نمیشه وسط جمع هم بی‌محلش کنم بعد شوهرم مثلا مارو باهم آشتی داده والا حداقل انتظار یه کلمه خداحافظی داشتم

متاسفانه شوهرم منطقی نیست اصلاااا

دست بچتو میگرفتی میگفتی بوسش نکن پوستش حساسه مریض میشه دیگه هم نرو جایی که اونا هستن به شوهرت همه چی ...

وااای بچم ۳ روزش بود خونه مامانمینا بودم همین خواهرشوهرم مثلا اومد دیدن بچه لب و لپ بچه رو بوس کرد به ارومی گفتم عزیزم مادرت گفته لپ بچه رو بوس نکنید مریض میشه ( واقعا مادرشوهرم گفته بود) 

جان بچم باورت میشه هنوزم نمیدونم چی به شوهرم گفت شوهرم زنگ زد بهم هررررچی از دهنش دراومد گفت فقط گفتم چیشده گفت خواهرم مگه مریضه که گفتی بچه رو بوس نکن یک هفته تماااام خونه ما دعوا بود بخاطر بوس


ولی واقعا دیگه هرجا بودم هستن نمیرن امشب نمیدونستم میاد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

دوستان گلم

sonia1365 | 35 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز