2777
2789

شوهرم دوسری هست عمل کرده 

سری اول عملش خیلی سخت بود رفت خوابید خونه مادرش ییک ماه بیشتر که تو یه ساختمونیم

ولی من روزی ۳ ۴ بار بهش سر میزدم اکثر شبا پیشش میخوابیدم که داروهاشو بدم واسش سوپ میپختم میبردم یا هرچی و تقریبا غذاهاشو اکثرشو خودم میبردم

ولی از بس مراعات نمیکردن خوب نشد کامل

از اول عمل کرد 

الان خونه خودمونه از اولش هیچ کدوم کمکی نمیکنن

یکی از خواهرای مجردش که انگار فراریه میترسه باز بره خونه مادرشوهرم یکبار هم نیومده حالشو بپرسه

اون یکی اصلا کمکی نمیکنه شوهرم گفت بعضی شبا بیا خونمون بخواب کمک کن تو قطره انداختن چون دوساعت یکباره گفت نمیتونم بیام مجرده اینم

مادرشوهرمم فقط میاد حرف میزنه و دستکر میده تمام

اون روز هم حال شوهرم خوب نبود 

مادرشوهرم مهمونی گرفته بود 

اون بکی بچه هاشو دعوت کرده بود شام تا آخرای شب گفتن و خندیدن

بعد ما هم دعوت بودیم من به سوهرم گفتم بنظرت چی بپوشم برم 

بغض کرد که تو به فکر لباسی تو این وضعیت من 

بعد من کلا گفتم نمیرم

همش میگفت برو ناراحت میشن

یهو دیدم مادرشوهرم غذای منو آورد گفت غذای تورو آوردم دیگه نیای پسرم تنها نمونه

سوپ هم واسه شوهرم نپخته بودن مجبور شدم سریع یه چیزی سرهم کردم دادم خورد


مردا همینن ولش کن 

کی فکرشو میکرد،من یه روزی..عاشق کسی بشم که حتی لمسشم نکردم و دستاشو نگرفتم!!!کی فکرشو میکرد؟که من عاشق کسی بشم که...با کیلومتر ها فاصله تونستم قلبشو از دور ببوسم و روحشو بغل کنم .!!!خودت فکرشو میکردی یه روز دنیای یه آدم دور و غریبه بشی.قلب من؟❤🫂

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

دختر تو چته؟ سر عمل اولش که پدر همه رو درآوردی خواهر شوهرم نمیزاره من از شوهرم مراقبت کنم میخواد قطره هاش رو بریزه و و و 

لابد یه حرکتی زدی این بار پاشون رو کشیدن کنار، حالا باز اینطوری گیر دادی . بابا این حرکات ینی چی ؟ فکر نمیکنی رفتارت و تفکرت مشکل داره؟!!!

شما خیلی بهشون وابسته ای . بیشتر از شوهرت ، فکر کن همسایه غریبه ان .

اون یکماه اشتباه کردین تو خونه خودتون نبودین .

الان هم خودت مدیریت خونه رو دست بکیر بدون توقع از کسی انشاالله همسرت هم خوب میشه و بزودی از اونجا میرید

 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ
دختر تو چته؟ سر عمل اولش که پدر همه رو درآوردی خواهر شوهرم نمیزاره من از شوهرم مراقبت کنم میخواد قطر ...

آفرین دقیقا منم همین می خواستم بگم معلوم نمیشه میخواد خواهرشوهرش بیاد یانه تکلیف معلوم نیس بعد قطره انداختن تو چشم هم کمکی میخواد لامصب

مامان شدن یعنی حالا دیگه تنها نیستی💕 و یه همدم کوچولو داری که کافیه دستتو بذاری رو دلت♥️ و کلی باهاش حرف بزنی و آروم آروم به آرامش برسی.🤩 مامان شدن یعنی نه ماه نچشیدن یک خواب آسان🤰، یعنی نصف شب بلند شدن که مبادا بد خوابیده باشی و نی نی ات🍼 یه وقت ناراحت باشه..عشق مامان خوش اومدی تو دلی مامانی دختر گلم❤️❤خدایا این لحظه های ناب رو نصیب همه اونایی که منتظرن بکن دامنشون رو سبز کن🤲☺️

من چیز خاصی تو اینایی تعریف کردی ندیدم..خب وظیفه شماست نه خواهرش نه مادرش..دفعه قبلی که پیش مادرشوهرت بود این دفعه خونه شماست..فک کنم حساس شدی

خداوندا بخشش تو دامنه آرزوهایم را گسترانده....امام سجاد(ع)

عزیزم‌

کلا سخت نگیر 

کمک اونا رو میخوای چیکار 

باور کن بیانم به زحمت بیشتری میوفتی 

خواهرشوهر من یه روز اومد من تنها بودم ۵ ماهه باردار 

خیلی حالم بد بود فشارم بالا پایین 

انقدر نشست با تلفن و دوستاش ور زد 

شد ساعت نه شب 

اخر پاشدم شام گذاشتم خودم 

نبود لااقل یه چی میخورم میخوابیدم


به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!  🌷   دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰
آفرین دقیقا منم همین می خواستم بگم معلوم نمیشه میخواد خواهرشوهرش بیاد یانه تکلیف معلوم نیس بعد قطره ...

نه من ریختشونو هم نمیخوام ببینم فقط دلم میخواد از چشم شوهرم بیوفتن

نه من ریختشونو هم نمیخوام ببینم فقط دلم میخواد از چشم شوهرم بیوفتن

اینجور نباش...برا چی؟مگه چکارکردن.

بقول یکی میگفت آدم نون ذاتشو میخوره..

این افکار و احساساتت رو اگه کنترل نکنی کل وجود و قلبت رو تیره و سیاه میکنن

خداوندا بخشش تو دامنه آرزوهایم را گسترانده....امام سجاد(ع)
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792