بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
از وقتي "فردارا ياد گرفتيم همه چيز را گذاشتيم براي فردا.از داشته هاي امروز لذت نبرديمو گذاشتيم براي روز مبادا.شايد بايد اينگونه "فردا" را معني كنيم فردا روزيست كه داشته هاي امروزت را نداری.پس امروز را زندگی کن، فردا حقيقت ندارد...
استارتر معذرت میخوام اینو میگم، من معمولا مستقیم نمیگم خیلی کم پیش اومده مستقیم گفتم ولی تا خوابش میبره بهش ور میرم، (خوابش سنگینه) و تا فهمیدم دیگه داره اکی میشه خودمو میزنم به خواب بعد اون شروع میکنه میاد سمتم
بنظرم وقتی زن همیشه حق انتخابو میده دست شوهرش ، درست نیستانگار که زن منتظر بمونه برای پیشنهاد گرفتنب ...
میفهمم چی میگین
ولی اکثر اوقات که من غیرمستقیم بهش میفهمونم که میخوام و حالا من انتظار دارم اونم یه بار علاقشو نشون بده و بیاد سمتم اما دیگه دیدم نمیاد بیفایده س قهرم بکنم نمیاد میخوابه:/ حالا منم تصمیم گرفتم نرم سمتش ببینم تا کجا میخواد تحمل کنه
پی نوشت خواننده خاموش بودم و دلیل اینکه نام کاربریم عدد چون هر اسمی میزدم نمیآورد پس دلیل نمیشه چون پست و ندارم و نام کاربری م عدد پسر باشم یا فیک باشم بعضی ها قضاوت می کنند پی نوشت ۲ وقتی تو تاپیک تون شرکت میکنم شما ها هم شرکت کنید لطفاً مگه حتماً باید خودم بیام تک به تک بگم بیاید تایپک هام
من طبعم خیلی گرمه بخوام غیر مستقیم میخوام ولی یه طوری ک اون سمتم بیاد ولی امشب اون راهم جواب نداد و ...
معمولا اون پیشنهاد میده، فقط یه شب خوابم نمیبرد نصف شب بیدارش کردم گفتم خوابم نمیبره بیا کارمو بساز، اومد رابطه برقرار کردیم لامصب مثل قرص خواب بود بعدش تا ساعت11 خوابیدم، یه بارم ماه مبارک رمضان بود، صبح جمعه بود خیلی احساس نیاز کردم هر چی التماس کردم راضی نشد وفت حیفه بزار روزه بگیریم، بقیش یا شوهرم پیشقدم میشد یا دو طرف با هم توافق میکردیم