جهاز برون یکی از اشناهای دور بود ، مادر عروس با ما نسبت داره و دعوت کرده بود و ماهم برای کمک رفته بودیم از اول تا اخر مادر و خاله داماد از همه چیز ایراد گرفتن حتی جنس ملحفه ها و...میگفتن چرا پتو نازک خریدی چرا لحاف نخریدی چرا فرش تراکمش کمه 🙄 کلا خانواده عروس خیلی ناراحت بودن حرفیم نمیزدن ولی اخرش مامانه گفت همه چیو جمع کنید برمیگردونم دخترمم بهتون نمیدم اینام مامان عروسو کتک زدن ا خونه انداختن بیرون چقدر مردم پرتوقع و پرو شدن
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
امیدوارم مادرشوهر و خواهرشوهرای گلم«البته گل های قالی»هر وقت برن بدی منو به شوهرم بگن تبدیل به سنگ بشن...😐..............دوستان ،برای صاحب خونه شدنم لطفا نفری ی صلوات بفرستید.