بهترین رفیق تو سر چی از دست دادی

امیدوارم کسی تجربه نکنه منکه برام تلخ بود 

دیگه نمیتونم به کسی اعتماد کنم دلم سیاه شده

کلا این دنیا ادمو تنها میکنه هرکی بیاد باز یروزی ترکت میکنن 

اخه این اولی ک گفتم هی میگفت بیا خانوادگی رفت امد کنیم با شوهرامون .گفتم شوهر من دوس نداره اهل رفت امد نیست . دیگه بعده اون زنگی نزد منم چون هر سری زنگ میزدم گفتم وایستم ببینم اون میزنگه یا نه دیدم نزد قیدشو زدم 

واقعا نداشت

نه فقط من هر کی دور و برش سرش به تنش می ارزید از دست داد

چسبید به یه آدم بیخود و شد مثل خودش

من یه دوست ۱۰ ساله داشتم. میخواست کلا وسط زندگی من باشه هر تکونی میخورم بهش بگم ولی خودش هرچی صلاح دونست بگه. بعدشم تا من عقد کردم الکی بهونه اورد که دیر گفتی و نگفتی و فلان چیو به من خبر ندادی کات کرد. درصورتیکه یه سرکار رفتنشم از من پنهون میکرد. با نامزد من همه جا میومد چقدر شوهرم خرجش کرد ولی اون تا با کسی دوست میشد میگفت از سه نفره بیرون رفتن خوشم‌نمیاد😂😂 حالا امیدوارم هرجا هست خوشبخت بشه اندازه تجربه های بقیه سمی نبودش

دقیقا از پیام دادنش مشخص بود حرفاش و التماس هاش از ته دل بود 

اینجا که فهمید من پیاما رو دیدم و انقد بد باهاش صحبت میکردم سریع گفت میخواستم امتحانش کنم 

دیگه واقعا بعد از اون نمیتونم اعتماد کنم به هر کسی 

اره مجرد بود 

وقتی شوهر کرد اخلاقش۱۸۰درجه عوض شد 

بعد یک سال میخاست عین قبل شیم ولی من رفیقای واقعی خودمو پیداکردم

توکرونا

از دل برود هرانکه ازدیده برفت

اما بچه ها

من دوران دانشگاه ک خابگاه بودیم یه دوستی داشتم خیلی اصلا پایه ی هم بودیم .بعد یهو دیگه شرایط جوری شد دور شدیم از هم .

من بعد از ۸ سال گشتم شماره باباشو پیدا کردم چون میدونستم کجا کار میکنه باباش

بعد یک سال تموم التماس باباهه کردم ک یا شماره دخترتو بده یا بگو من دنبالشم .تا بعده یک سال یه روز زنگ زد گفت ب دخترم گفتم بهت بزنگه .😍😍 الان ۱۵ ساله دوستمه ‌.البته شهرامون دوره دو سه سال یبار همو میبینیم 

بعد از عروسیش 

من قرار بود برم دیدن بچش با یکی از دوستا 

گفت مهمون دارم هر وقت برن خبر میدم هنوزم که هنوزه داره خبر میده 

من واسه هر تولدش زنگ میزدم 

پدرم که فوت کرد هیج زنگی نزد فهمیدم دوست آدم به درد آدم نمیخوره

غلط کرده بی لیاقت کار خوبی کردی