ترک های دیوار ب شکلی عمیق بود ک خرابه پشت خونه دیده میشد!
اب گرم کن وصل نبود بخاری نبود و دختره بخاطر اینکه از من کرایه بتونه بگیره این پسر و اون پسرو میورد وصلشون کنن
یبار من با سوتین وسط خونه بودم یهو دیدم با ی یارویی اومد تو ...بدون اینکه ب من ی یالا بگه!
این اتفاق زمانی برام افتاد ک قبلش با دختر دیگری همخونه بودم ...و اون بهم نارو زد با ادمی ک میخاستم باهاش نامزد کنم دختر همسایشو اشنا کرد و شب تولدش ک من اونجا حضور داشتم اونارو جلو چشمم انداخت تو بغل هم...
و دوس پسر خودش اونجا زانو زد و بهش حلقه داد
و منم تو اون خرابه از ته سر گریه میکردم..
چاره ای نداشتم باید دوماه صبر میکردم...
اما با اون هرزه ای ک باهاش همخونه بودم جنگم شد سر اینکه هر وقت میرفتم بیرون وقتی میومدم متوجه میشدم تو خونه تریاک کشیدن دسته جمعی و تمام لباسام بو گرفتن!
دختره ب من پیام میداد تو التماس منو میکردی تو خونم راهت بدم تو فلانی تو بدبختی
با اینکه من بهش میگفتم ما از خودمون خونه داریم و من منتظرم مستاجرمون تخلیه کنه!
خلاصه سرتونو درد نیارم...الان یکسال گذشته
تو خونه خودمم ....خونه ی خودم❤
تخت نو سرویس خواب نو ک بوی گل میده...
مبل راحت... تلویزیون و ماهواره:) ...یخچال پر و تمیز...گاز تمیز..
گلدونای سبز و پر گل ...
و گرمممم پرده های مخملی ک نمیزارن ی ذره باد سرد بیاد تو:)
نمیدونن اونا تو چه حالین یهو امسالمو با پارسال قیاس کردم..خدایا شکرت...واقعا شکرت🙂