خیانت

پسره بچم.خیلی هم متاسفانه وابسته است هرگز تنهاش نمیذارم اما خودم دارم خورد میشم نمیدونم چیکار کنم.دنبال بهانه ام که مشکلی باشه متوجه بشم بتونم حضانتشو بگیرم

فعلا که خیلی هم حالشون خوبه.فقط از این میسوزم همیشه  گفتم و میگم اگه منو نمیخوای حاضرم بدون آبروریزی و مهریه برم طلاقم بده فقط پسرمو میخوام اما همیشه میگفت من هرگز بتو خیانت نمیکنم اما فهمیدم خیانت کرده هرروزم چیزای بدتر میفهمم که احساس بدبختی میکنم.حیف بچه دارم و حضانتش طبق قانون با پدرشه

۴سال باید صبر کنم که حس میکنم جونم ذره ذره داره از بدنم خارج میشه😭😭

من بعد از خدا همه دلخوشی و امیدم پسرمه امکان نداره تنهاش بذارم بمیرم هم باز مراقبشم 

اصلا به زنه زنگ نزن خودتو خوار نکن

زنگ بزنی به زنه که چی بشه ؟ خودتو کوچیک کنی؟ کرم از درخته 

تا شوهرتو ننشونی سرجاش هیچی درست نمیشه ، اون زنه نشد میره با یکی دیگه

چقدر از همنوع خودمون ضربه میخوریم باعث تاسفه

داداش اولش خیال کردم خانمی ک میگی توام خیانت کن دون نپاش

متاسفم😔😔اما هم شما هم منو پسرم خدا رو داریم همین کافیه.بخاطر مادرتون نمیدونم چی بگم که مناسب شرایطتون باشه اما چون خودم مادرم و بدترین شرایط رو دارم و متاسفانه پسرم هنوز به سن قانونی نرسیده اسیرم بخدا پسرم جونمه اما انقد عذاب میکشم بعضی وقتا میگم بذارم برم ۴ یا ۵سال چطوری تحمل کنم اما باز گریه ها و التماساش جلو میگیرن 

اصلا شمارشو ندارم که بهش زنگ بزنم.بعدم فکر میکنم اگه بگه شوهرت منو ول نمیکنه واقعا بیشتر خورد میشم بعدم این اگه کثافت باشه دست از زنه برنمیداره دیگه

شوهرم اخه قبول نمیکنه که حتی با زنه دوست شده همش میگه قضیه کاریه اون زن دختر ۲۶ساله داره زشته مگه زن قحطه با اون دوست بشم؟اما من باور نمیکنم حتی فکر میکنم شاید صیغه باشه اصلا دوست نباشن زنش باشه

از خانواده ضربه میخوریم ، از شوهر هیشکی به ادم نزدیک تر نیست 

از یه جایی به بعد نه خواهر برادر میمونه نه بچه ، نه پدر مادر 

یار خوب تمام ماجراست 

دقیقا.اولا که این اونو ول نمیکنه چرا؟نمیدونم و ثانیا دقیقا اون نباشه چون این کثافته میره پی یکی دیگه

عه کاریه ؟ سن بچه های همه همکاراش رو میدونه ؟

امروز یه چیز جالب فهمیدم از ۲ساعت پیش که فهمیدم حالم خیلی بد شده