2777
2789
عنوان

مادرشوهر

1 بازدید | 3 پست

دیروز خونه مادربزرگ شوهرم مهمون بودیم سی نفر مهمون بود بعده شام به بهانع ای اومد بچه رو گرفت منم رفتم نشستم پیشه مهمونا بعده ده دقیقه ای اومد بهم گفت برو آشپزخونه کمک کن به ظرف شستن منم یکم بعدش رفتم آشپزخونه ولی بچم گریه کرد رفتم به نظرتون به حرفش نباید گوش میدادم؟چی میگفتم بهش؟

کسی کمک نبود تو آشپزخونه؟بعدش شما مهمونی و وظیفه نداری کار کنی ولی اگه کمک کنی کار خوبی کردی.ولی اون ...

دو سه تا از عروس ها بودن تو آشپزخونه گفت برو کمکشون کن حرف در میارن🤦‍♀️

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



دو سه تا از عروس ها بودن تو آشپزخونه گفت برو کمکشون کن حرف در میارن🤦‍♀️

آخ آخ چقدر بدم میاد ازین حرف در میارن گفتنا.

خب در بیارن. چیزی که زیاده حرفه.

همینو بگو این دفعه خنده خنده، بگو مادر جان چیزی که زیاده حرفه. فکرت رو درگیرشون نکن مادر جااااان.


ولی من گاهی الکی‌به چرخی میزنم که سرپا دیده بشم و طولش میدم تا بقیه شروع کنن منم یسری کار الکی میکنم و بعد میرم😄



ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   شهریور۱۴۰۳  |  2 روز پیش
توسط   فاطما_گل_  |  2 روز پیش
توسط   بقچه_  |  2 روز پیش