سلام من دیشب تولد جاریم بود البته هنوز نامزدم خواستم خیر سرم سوپرایز شه براش کیک خریدم ولی یهو وسط شام گفتن ما میخوایم بریم بیرون بعدم تا دیروقت نیومدن با این که میدونستن ما میخوایم سوپرایزشون کنیم زنگشون زدیم گفتن دارن شام میخورن رستوران الان میان ولی نیومدن منم دیر موقع شد رفتم خونه همین ک من رسیدم نامزدم عکس فرستاده که جاریم اومده همشون برده همون رستوران انگار که من اضافی بودم مزاحم بودم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
از حدو مرزایی که دارین کوتاه نیاید کسی که واستون ارزش قائل باشه بهش احترام میزاره....⧉حرفی..؟! سخنی...؟! پیامی..؟! جواب میدمhttps://abzarek.ir/service-p/msg/1167349
زمانی که استخوونام در حال خورد شدن بود زمانی که پر از درد بودم خدا بود که نجاتم داد خدا بود که نور امید رو در سینه من تابوند بهترین مرهم بهترین یار و رفیق من خداست اندازه تمام آسمان و زمین شکرت ای بی نهایت ای بی همتا ای مرهم❤️💕😍💞💫💚
کم کم دستت میاد اللن که نامزدی اولین درس زندگیت این باشه تا یکسال مرموزانه رفت و امد کن راز هاتو نگو قشنگ همه رو بشناس ذاتشون معلوم ک شد ببین چکار کنی بهتره