نشسته بودیم یهو گف راستی فلانی ( یکی از همسایه های قدیمیشون) زن دوم گرفته ! رفته ی شهر دیگه زنش همراهش نرفته گفته من اونجا نمیام شوهرم هم بعد مدتی زن گرفته! خسته شده کی واسش غذا بپزه کاری کنه گفتم برا شکمش زن گرفته؟ خب از رستوران میخرید کارگر میگرف گف خب چقد پول رستوران بده مگه حقوقش چقده! حالا مشکل کجاس اینه که صاحبکار شوهرم رفته شهرشون و خونه و مغازه رو سپرده دست شوهرم شوهرمم از عصر تا شب اونجاس ۲ سال رفتم اونجا و واسشون خودش و ی کارگر دیگه شام میپختم و میبردم ( خونه نزدیک مغازس و مغازه هم نزدیک خونه خودمونه دور نیس) حالا از وقتی باردار شدم حوصله ندارم برم اونجا هم خیلی تنهام همش خونم و اینکه صاحبکاره در حال رفت و اومده هی باید ساک و وسایل جا ب جا کنم و.. نرفتم این سری حالا ناراحتیم ازینه ک نکنه این حرفو زده ک ب در بگه دیوار بشنوه😔
اگر گرد کسی بسیار گردی ، اگرچه بس عزیزی خوار گردی .اگر عقایدم و دینم (انسانیت) با شما فرق داره امر ب معروف نکنید خواهشا از بحث های مذهبی نفرت دارم ...دختر اصیل آریایی هستم از نسل کوروش . افتخار میکنم ب خون توی رگ هام
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر لای موهای تو گم کرد خداوندش را ...🥀🥀 دشمنت را هم چو میخ خیمه می خواهم ، مُدام سر به سنگ و تن به خاک و ریسمان در گــردنش 🥺🥹💫💫