مهمون دعوت کردم کلی زحمت و خرج . کادوی خوب گرفتم کیک از بهترین قنادی شهر . اصلا از سرشب رفته تو خودش نه جواب میداد نه جلوی مهمونا که خانواده شوهرم بودن درست حسابی رفتار کرد. مادر شوهرم گفت با هم عکس بگیرید که نیومد عکسم بگیره . آنقدر ادم یخ ... بقران به سنگ آنقدر محبت کرده بودم نرم میشد . آخرم یه تشکر خشک و خالی نکرد
نه عزیزم اون موقع خوب زبون داشت و محبت میکرد منو خام کرد . الان دو سه ساله آنقدر سرد شده از لحاظ عاطفی . من افسرده شدم دیگه آنقدر که سعی کردم اینو خوب کنم و نشد
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.