مهمون دعوت کردم کلی زحمت و خرج . کادوی خوب گرفتم کیک از بهترین قنادی شهر . اصلا از سرشب رفته تو خودش نه جواب میداد نه جلوی مهمونا که خانواده شوهرم بودن درست حسابی رفتار کرد. مادر شوهرم گفت با هم عکس بگیرید که نیومد عکسم بگیره . آنقدر ادم یخ ... بقران به سنگ آنقدر محبت کرده بودم نرم میشد . آخرم یه تشکر خشک و خالی نکرد
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
چه اخلاق عجیبی نه ذوقی نه احساسی نه خوشحالی آدم انقدر بی حسانگار مشکل دارید قهر کردهشاید یه ناراحتی ...
اره همینطور سرد و خشکه خیلی ام بد رفتار میکنه . آبروم رفت پیش جاریم و برادر شوهرم اونا با هم عکس عاشقانه میگرفتن ... من که تولد شوهرم بود آنقدر غصه میخوردم
مثل بابای منهبه این مردا نباید محبت کردمامان من سوخت...تو نسوزاصلا چرا ادامه میدی بااین قوزمیت؟
ای خواهر این آنقدر به من بی محبته و سردی میکنه من این کارا رو میکنم میگم شاید یاد بگیره محبت کلامی که دائم ... ولی از سنگ محبت در میاد ازین نه ... افسرده شدم بخدا
من آدم نمیشم که آنقدر سنگ تموم میذارم و عبرتم نمیشه
از سادگی خودت خوب واسه اینجور ادما تباید تولد گرفت کادوهم از سرشون زیادی عوضش بهش بگو تورو سرپرایز کنه مناسبتا،برای تو هدیه های گرون قیمت بخره تولدت و بهترین کافه ها ورستورانا بگیر،اینقد تحویلش گرفتی هوا ورش داشته