مادرشوهرم اینا اقوامشون زنجانن
قرار گذاشته بودیم عقد رو ساده بگیریم و خودمانی در عوض مراسم عروسی تهران باشه که اقوام ما هم بتونن بیان
مادر شوهرم وقت عروسی ک شد پاشو کرد تو یه کفش من اونهمه مهمون و کجا جا بدم میریم زنجان مراسم میگیریم !
به شما هم چندتا کارت میدیم خواستید بیاید نخواستید نیاید
پدر مادر منم ناراحت شدن نیومدن
هیچ کدوم از فامیلای من نبودن تو عروسیم سر دبه کردن ایشون ...
و اینکه مجبورم کردن برقصم گفتن فامیل حرف درمیارنو فلان
کلا خاطره مثبتی ندارم 🚶♀️
هیجکاریم نکردم برا سالروز عروسیم یادم می افتاد اعصابم خورد میشد