من خودم یه بار از دست یه نفر ناراحت بودم یه حرف خیلی بدی زده بود پشت سرم فک کن گفته بود فرشته بچه دار نشده از حالا به بعد هر چی کار کنن باید خرج دارو کنن با وجودی که همیشه پیشگیری داشتیم
غذا درست کردم مثل بقیه وقتا
میوه ای که تو خونه داشتیم آوردم
چایی قبل و بعد غذا آوردم
ولی از لحظه ای که اومدن خونمون تا لحظه ای که رفتن فقط بهش گفتم سلام بفرمایید سر سفره غذا سرد نشه خدافظ
دیگه هیچ حرفی باهاش نزدم
اصلا هم برام مهم نبود ناراحت بشه یا نشه