مریض شده بود بردمش دامپزشکی سرم و دارو بهش داد سرماش تموم شده ولی باز غذا نمیخوره
فقد اب میخوره ک اونم بالا میاره
میشه قرص نوربیون بندازم داخل اب هاش ک اشتهاش برگرده ؟
میـخوآم پرنده هارو بدونــ قفس بکشم وِگِن هستم ؛ غذای من ، توقف تپش یک قلب نیست حامی حقوق حیوانات و طبیعت به خیال خود زدی ، بستی ، زنجیر کردی و با حبس جسمش حس قدرت کردی با فرار روح و ریشه ی افکاری که قفل و زنجیر نمیشناسه چیکارمیکنی ؟ زن = مرد
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
میـخوآم پرنده هارو بدونــ قفس بکشم وِگِن هستم ؛ غذای من ، توقف تپش یک قلب نیست حامی حقوق حیوانات و طبیعت به خیال خود زدی ، بستی ، زنجیر کردی و با حبس جسمش حس قدرت کردی با فرار روح و ریشه ی افکاری که قفل و زنجیر نمیشناسه چیکارمیکنی ؟ زن = مرد
خب هنوز مریضه ک ابم بالا میاره بچه😿با دتمپزشکش درتماس نیستید؟
نه باید باز ببرمش شنبه
ولی تا شنبه دیره
داروهای تقویتیشم تموم شده دیگ از کجا تقویت شه وقتی غذا نمیخوره
میـخوآم پرنده هارو بدونــ قفس بکشم وِگِن هستم ؛ غذای من ، توقف تپش یک قلب نیست حامی حقوق حیوانات و طبیعت به خیال خود زدی ، بستی ، زنجیر کردی و با حبس جسمش حس قدرت کردی با فرار روح و ریشه ی افکاری که قفل و زنجیر نمیشناسه چیکارمیکنی ؟ زن = مرد
میـخوآم پرنده هارو بدونــ قفس بکشم وِگِن هستم ؛ غذای من ، توقف تپش یک قلب نیست حامی حقوق حیوانات و طبیعت به خیال خود زدی ، بستی ، زنجیر کردی و با حبس جسمش حس قدرت کردی با فرار روح و ریشه ی افکاری که قفل و زنجیر نمیشناسه چیکارمیکنی ؟ زن = مرد
میـخوآم پرنده هارو بدونــ قفس بکشم وِگِن هستم ؛ غذای من ، توقف تپش یک قلب نیست حامی حقوق حیوانات و طبیعت به خیال خود زدی ، بستی ، زنجیر کردی و با حبس جسمش حس قدرت کردی با فرار روح و ریشه ی افکاری که قفل و زنجیر نمیشناسه چیکارمیکنی ؟ زن = مرد