چرا از رشتیا بد میگن

خب چون با شماها خوبن

ولی ماها که میریم باهامون حال نمیکنن 

مثلا من انزلی که رفته بودم،یه روز صبح بدون همسرم رفتم یه وسیله بهداشتی بگیرم،بعد یادم اومد پیاز نداریم.از یه مغازه خواستم پیاز بگیرم،بعد که جدا کردم و داشتم حساب میکردم همسرم بهم زنگ زد،من گفتم دارم پیاز میخرم.گفت نخر من آوردم.منم محترمانه به فروشنده گفتم آقا نمیخوام،یادم افتاد داریم.چنان داد و هواری راه انداخت و بهم پرید که انگار جنایت کردم.در حدی که مشتری تو مغازه اومد وساطت کرد.گف صد تا مشتری بیاد،یه مشتری مسافر نیاد.

والا تو تهران کجا باهات اینجوری میکنن

یا شهرای دیگه😂

🤣🤣🤣

نایید میشه

برای سنگر هستش

خب اونا آشنان باهاتون

الان منم دوست همسرم رودباریه،ما که رفتیم انزلی داداشش که تو شیلاته اومد ما رو برد قایق سواری و‌..‌.

کلی جا رو نشونمون داد و عالی بود رفتارش

بعد ما تنقلات میخواستیم ما رو برد پیش دوستش با قیمت نرمال و تخفیف بهمون داد همه چیو😂

حتی بنده خدا گف جای دیگه نرین،بیاین همین جا از آشنا بخرین.خرید دیگه هم داشتین از جانبو بخرین.(چون من یه چیز بهداشتی میخواستم)

ولی خود کسبه بومی مشخص بود خوششون نمیاد از غریبه و خیلی منصف نیستن با غیر همشهری

ولی مثلا سمت غرب ایران که میری خیلی خوش برخوردن

تاپیکو قفل کن لطفا بخاطر حرفت الان به ما رشتی ها توهین میکنن ،مثلا من رفتم یه شهری یه رفتار نامناسب دیدم باید تعمیم بدم به کل مردم اون شهر؟نه مگه اینکه بی عقل باشم

نمی دونم ما شمال زیاد میریم همه مردمشون همه شهر هاشون خوب هستن 

نه من مال اردبیلیم البته ساکن مشهد یادمه شب شهادت حضرت علی بود تو اتوبوس خط واحد داشتیم می‌رفتیم حرم امام رضا  اتوبوس شلوغ بود هی به یه بنده خدایی برخورد میکردم ازش عذر خواهی کردم حلالیت طلبیدن بهش گفتم  به مشهدیا نمی خورین زاوارید گفت به نظر اهل کجام گفتم مثلاً ترک اردبیل یعنی دهنشو وا کرد اینقدر ماتورکا را فحش داد گفت خدا نکنه تورک ها فلان ....... تورک ها فلان من مال آستانه اشرفیه ام خدا نکنه من تورک فلان باشم

تو اتوبوس اردبیل به مشهد هم با یه خانمی مال انزلی بود البته عروس شهر ماشده بود همسفر بودیم خدا رو به سر شاهد میگیرم هم من هم شوهرم هر چه قدر از دستمون آمد بهش کمک کردیم چون بچه ی کوچیک داشت حتی شوهرم پیاده شد برای دخترش خوراکی گرفت آقا اول خوب بود یک لحظه اون روش برگشت یعنی هر چه از دهنش در آمد به ماتورک ها گفت

آستانه اشرفیه مال گیلانه

ممنونم

ولی ما اصلا شانس نداشتیم

واسه همینم چیزی نخریدم و به همونایی که همراهمون بود بسنده کردیم

فقط نوار بهداشتی از جانبو خریدم و یه کم تنقلات از اون آشنائه و جیگر مرغ از یه آشنای دیگه که همشونم اون آقائه بهمون معرفی کرد

کلا اینجوری بود که تک و توک مغازه دار مهربون میدیدی

با غیرت  توقعشون از عروس خیلی بالاست

خودش شیرازیه شوهره رشتی