2777
2789
عنوان

حق دارم ازش ناراحت باشم لطفا خانومای عاقل بیان بچه نظر نده

| مشاهده متن کامل بحث + 331 بازدید | 59 پست

اوووه چقدر اولش ف ی ل ت ر گذاشتی

این نیاد اون نیاد 🤣

اگه میگی پاکه و بهش اعتماد داری این دفعه رو بی خیال شو

ولی اگه هی تکرار بشه خطرناکه

تازه نامزدت باید به زن داداشش بفهمونه شوخی های جلف نکنه

برای چیزهای مصرف شدنی غصه نمی خورم! 

ببین عزیزم اگه بخوای خییییلی محدودش کنی برای خودت بد میشهدیدی میگن ماهی رو سفت بگیری از دستت سر میخو ...

رفتم از مامانم میپرسم این قضیه رو ولی خب نگفتم ک راجب نامزدمه گفتم اگ یه نفر اینطوری باشه

میگ نه درست نیست واسه همین حساس شدم بدتر وگرنه اینطور حساس نبودم😑

امضا بلد نبودم اثر انگشت زدم🙄😒دستم به دامنت لایک نکن لااایک نکنننننننن😡کاربری دست ۳ نفره تاپیکارو دیدین تعجب نکنید☺😂

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

اوووه چقدر اولش ف ی ل ت ر گذاشتیاین نیاد اون نیاد 🤣اگه میگی پاکه و بهش اعتماد داری این دفعه رو بی خ ...

واای🤣🤣🤣🤣


اره دفع اول بود فقط بهش‌گفتم

امضا بلد نبودم اثر انگشت زدم🙄😒دستم به دامنت لایک نکن لااایک نکنننننننن😡کاربری دست ۳ نفره تاپیکارو دیدین تعجب نکنید☺😂

خیلی حساسی عزیزم .هم دختر خاله هم زن داداش هم ده ساله عروسشونه ار بچگی کنارهم بودن 

منم  سه تا داداش کوچکتراز شوهرمو هرکدوم سه یا چهدرسال که عقد کردن پیشم بودن من تنها من با یه بچه من بادوبچه حدود ۱۲سال یکی یکی پیشم بودن دانشگاه رفتن سر کار رفتن هر خواستگاری خواستن برن ازم مشورت گرفتن نظرم براشون مهم بود وهست الان هرکدوم چندتا بچه دارن اگه بگم تا صبح سر پا باشین نه نمیگن وقتی برم شهراونا دعواست شب خونه کدوم باشم نهار کجا راشم بااینکه دورترم بچه هاشون زیاد ندیدم ولی بخدا دورمن جمع میشن .صمیمیت همسرت و زن داداشش خالصانه خواهر برادریه .حالا روسریش بیفته یا نپوشه بعیده باعث خطایی بشه

چی‌بگم واقعا ذهنم خیلی درگیره

نه عزیزم اصلا ناراحت نباش. زیادی حساس شدی

یه سری خواهرشوهرم آبشون رفته بود‌. خونش هم نزدیک ماست. شوهرش اومد خونه ما رفت حموم. کسی هم خونه نبود. شلید جالب به نظر نیاد ولی بنده خدا سرش رو انداخت پایین یه سلام یه خداحافظ. هیچ حرفی هم نزد. در صورتی که با هم راحت هستیم. همسر شما و زنداداشش هم حتما خیلی مراعات کردن

خیلی حساسی عزیزم .هم دختر خاله هم زن داداش هم ده ساله عروسشونه ار بچگی کنارهم بودن منم سه تا داداش ...

مرسی از وقتی ک گذاشتی و نظر دادی😘

امضا بلد نبودم اثر انگشت زدم🙄😒دستم به دامنت لایک نکن لااایک نکنننننننن😡کاربری دست ۳ نفره تاپیکارو دیدین تعجب نکنید☺😂

شمازیادی حساسی عزیزم ضمنا نامزدتو حساس نکن مرد اگه زیادی حساسیت نشون بدی نخواسته بهش فکرمیکنه مراقب باش جانم

نگران نیستم .همه چیز درست میشود.آب ریخته روی زمین،جمع نه اما خشک میشود.قلب شکسته خوب نه اما ترمیم میشود.وهنوز هم میتوان در گلدان شکسته گل کاشت.
نه عزیزم اصلا ناراحت نباش. زیادی حساس شدییه سری خواهرشوهرم آبشون رفته بود‌. خونش هم نزدیک ماست. شوهر ...

کلا فاصله سنیش با نامزدمم زیاده میگم شاید شوخی چیزیم میکنه نامزد منو جای داداش کوچیکترش میبینه

امضا بلد نبودم اثر انگشت زدم🙄😒دستم به دامنت لایک نکن لااایک نکنننننننن😡کاربری دست ۳ نفره تاپیکارو دیدین تعجب نکنید☺😂

خب اینی که خیلی هر هر میکنه چون فامیله نزدیکیه احساس راحتی باهم میکنن ولی هرچیزی تا یه حدی قشنگه بنظرم فکرای بد نکن چون اون از سه جهت فامیلش محسوب میشه منم پیش پسر عموم هام عین داداشمن هیچوقت فکرای بد نیومده تو سرمون چون فک‌میکنم از اعضای خونوادمن 

با احترام شما شکاکی کاش طرف مقابل خوب شمارو بشناسه دیگه کسی به برادر زنش چشم نداره که یا برعکس تاسف داره

نیل هستم🥹💙دختر شمالی✌🏻و سبز خواهی شد؛ با باریکه کوچکی از نور🫠🌼 وقتی میسپاری به خدا؛ قشنگتر پیش میره🌻سوالی درباره زبان اینگلیسی دارید‌ میتونم بهتون کمک کنم🩵🦋مهربون باش،زندگی آینه است🫵🏻🪞اعتماد بر خدا محکم‌ترین امید من است🩷🤝🏻کمتر بترس،بیشتر امیدوار باش🦋 عادت های مثبت در زندگیت ایجاد کن🧸🪄 خودت رو اولویت قرار بده و برای ارامشت تلاش کن🧘🏻‍♀️🌾خوشگل‌ترین اتفاق دنیا اینه که وقتی داره بارون میاد و داری نارنگی پوست می‌کنی،میبینی نارنگیت یه نی نی کوچولو تو شکمش داره🥹💕درختارو بغل کنین؛ قشنگ ترین حس دنیاست🌲🌞

زیادی حساسی عزیزم. اصلا مشکلی نداره. من یادمه عموم یک زمانی میومد خونمون چون بنده خدا کارش شهرمون بود و خونه ی عموم شهر دیگه.من و خواهر و برادرم بودیم با مامانم ولی بهترین روزای عمرم بود عموم انقد باهامون بازی می‌کرد همیشه هم این خاطرات خوب یادم هست خانمش هم اصلا حساس نبودن اتفاقا زنگ میزدن مدام تشکر میکردن بابت ناهار و شام 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792