شما با آگاهی خودت وارد این زندگی شدی
یعنی چشماتو بستی...
کاش کمی بیشتر فکر میکردی
من اما با سادگی وارد زندگی شدم
بعد یه عمر صبر و تحمل متوجه شدم همسرم با عشق سابقش که خودش نخواسته بود باهاش ازدواج کنه رابطه عاطفی طولانی داشته
اونم متاهل و بچه دار...
یه عمر گذشت تا همسرم خودش فهمید اون خراب بوده و با مردای دیگه هم رابطه داشته...
کوتاه کنم دیگه زندگیم اون زندگی قبلی نیست
منم اون آدم قدیم نیستم...
به لطف تاپیک های آرتمیس خیلی قوی شدم
من خودم را دوست دارم
صمیمیت ممنوع
بت خانواده همسر را بشکنید
عقل و بی عقلی...
هر کدوم از تاپیکاش یه دانشگاهه
بخون و نت بردار و آروم آروم قوی شو
سکوت کن و یه آدم دیگه شو...
الان انقد خودم رو دوست دارم دیگه برام مهم نیست همسرم
با اینکه زیر یه سقف یک ولی من رهاشدکردم
پشیمونی هم دیگه بعد یه عمر به درد نمیخوره
بازم میگم حرفای آرتمیس طلاست بخون و نت بردار مرور کن و بزرگ شو...