بهش خیلی علاقه داشتم ولی به مرور از چشمم افتاد
من همه تلاشم رو کردم
خیلی جاها توقعم رو آوردم پایین
خرج نکردم نرفتم بیرون
همه مراسم هایی که داشتیم یلدا عیدی عقد ... اینا همه رو مراعات کردم و با استرس گذروندم چون برای هرچیزی باید کلی تحقیق میکردم که کیفیت خوب با قیمت پایین پیدا کنم برای همه چی باید برنامه میریختم
برای روز پدر و مادر برای پدر مادر هامون از چندماه قبل استرس میکشیدم به وقت ایورمون جلوی خانواده ها نره
خیلی کوتاه اومدم
کل این مدت هم درگیر رفتار هاش بودم سرد و گرم شدنش