بخاطر اون برای نزدیک شدن به اون
مبارزه با نفس میکنم تا حدی که میتونم . خودش می‌دونه .
چادری نبودم چادری شدم
محجبه نبودم محجبه شدم
همه خانواده و اطرافیان مسخرم میکنن که زن شیخ شدی ولی من میگم خدایا من بخاطر تو این کارو کردم خودت کمکم کن
یه ماهه آرایش نکردم
نماز میخونم بعدش با خدا حرف میزنم ازش کمک میخوام
هر حرفی کاری داشته باشم بهش میگم بهم کمک می‌کنه فورا .
یه حسادت نسبت به جاریم مثال بوجود بیاد تو دلم ، سریع به خیر خدا میگم حسمو میگم و میگم بدم میاد رفعش کن .بخدا نمیدونی چطوری رفع میشه ..
بخاطر اون هر چی شوهرم گفت براش انجام میدم در حدی که میتونم خارج از عرف و شرع نباشه .
خلاصه رابطمون خیلی قشنگه من درخواست میکنم اونم میگه چشم 😅😅♥️♥️♥️
خیلی پیشش رو سیاه و شرمندم نمیدونم منو میبخشه یا نه بابت چیزی که خودم و خودش میدونیم
هرچی رفتم سمتش بیشتر ازم فاصله گرفت منم بیخیال شدم دیگه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
4 ثانیه پیش
5 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز