2777
2789
عنوان

حوصله ندارم

15 بازدید | 1 پست

حوصله خونه پدر شوهر مادرشوهر و ندارم آنقدر از دستشون کشیدم که دلم نمی خواد ببینمشون از الان برای امشب غصه ام شده.از فامیلای شوهرمم‌دل خوشی ندارم.خیلی تیکه بارم کردن از همون اول.چون من از عروسای دیگه بلاترم اما از اول خیلی ساده برخورد کردم اصلا خودم و نگرفتم میخواستم باهاشون صمیمی بشم.ولی اونا فکر می کردن چون موقعیت من بالاتره باید با تیکه و کنایه تحقیرم کنن تا هم سطحشون بشم از یه جایی به بعدم دیگه ازشون بدم اومد و تلاش نکردم خودم و تو جمعشون جا کنم خیلی وقتم هست با هیچ کدومشون رفت و آمد نکردم ولی وقتی یاد حرفا و کاراشون میوفتم دلم میگیره هم خانواده شوهرم هم فامباای شوهرم اگه مجبور نبودم خونه ی خانواده ی سوهرمم نمی رفتم 

بالاتر بودن و از لحاظ سواد و خانواده و اینا می گم.خودم این طور فکر نمی کنم اونا فکر می کنن من به خاطر این شرایط خودم و بالاتر می بینم ولی به قرآن اصلا این طور نبود از همون اول بی شیله پیله بودم.ولی اونا بدذاتی کردن در حقم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز