تعريفت از حسادت چيه
تو تمام حرفات دلخوري كينه و حسادت از وجود خاهرت هست بعد هي ميگي دوست دارم خوشبخت بشه و حسادت نميكنم
تازه نميذاري همين جمله ساده هم ختم ب خير بشه و ي جوري با كنايه ميگي بهتر ك ازدواج كنه شرش كم شه بره خرج نذاره رو دست خانواده
تو ب خاهرت حسادت ميكني و از خانوادت بخاطر تبعيض ناراحتي
عزیزم اگر چیزهایی که تعریف میکنی عین واقعیت و اغراق نمیکنی ..حق داری ..متوجه شدم به خواهرت حسادت نمیکنی ..اما برای خودت ناراحتی ..اما به ف ال نیک بگیر شاید رفتن خواهرت فضا رو برای شما هم کمی باز کنه و که کمتر مورد بی احترامی قرار بگیری ...
😂😂تو واسه خاهرت داری فشارمیخوری رفتی بترکی ماکه غریبه ایم از کسی که واسه خاهرخودش داره حسودی میکنه و ازالان غصه خوشبختی خاهرشو میخوره و البته بعنوان یه مریض باید حتما درمان شه انتظاری بیشترازاین نمیره عزیزم توجز بدواسه دیگران خواستن کاری ازت برنمیاد انشالله خدا شفات بده ضمنا. من خاهر ندارم داشتمم مثل تو مریض نبودم تومریضی کمبود توجه داری یه کمبودی داری توخانوادت که دیده نشدی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز