خواهرم از من یکسال بزرگتره
از کودکی همیشه مرکز توجه خانواده بوده
الان که داره ازدواج میکنه همه ذوووووق مرگ شدن{مامان بزرگم؛خاله هام و...}
از سال98 براش خواستگار میومد و بالاخره پنج شنبه هفته دیگه کاغذنویسی ش هست
اصلا خوشحال نیستم
چون میدونم قراره کلی سرکوفت بشنوم{من عمرا بتونم مثل شوهر خواهرم پیدا کنم}-{بنا به دلایلی نمیتونم ویژگی های پسر رو بگم اما در این بدونین خیلی خیلی خاصه}
قراره بایکوت بشم و بیشتر از قبل به گوشه رینگ پرت بشم
قراره خیلی تحت فشار مالی قرار بگیریم چون میخوان مجلس بگیرن و جهیزیه بدن