من فقط یه جاری دارم که از اول عقد ما حتی روز مراسممون تو قیافه بود کلا یه مادرشوهر دارم و یه برادر شوهر تو پاگشای من خونه فامیل یا مادرشوهر نیومد هم وقتی بیمارستان بستری بودم و مریض شدم بهم حتی زنگ نزد تا الان چند بار مادرشوهر و نامزدم و دعوت کرد اما من و نگفت وکلا ندیدمش از وقتی عقد کردیم دیگه خونه مادرشوهرم نمیاد خب با این اوصاف فکر کنم درست این که عید نرم خونش به نظرم نمیخواد با من رفت و آمد کنه شوهرم و برادرش هم به واسطه شغلشون هم و می ببین. پس از این جهت ارتباط دوتا برادر قطع نشده کار بدی که نیست؟ همسرم مشکلی نداره درک می کنه
ازالان تو فکر عیدی
نه دیگه دلیلی نداره خودشم ظاهرا اینجور دوست داره من باشم مهمونی بگیرم دعوتش هم نمی کنم اصلا
اونقدرام مهم نیست ذهنت ودرگیرنکن
عید یه توک پا برو،به خاطر همسرت اما شام و نهار وای نسا دفعه‌های دیگه هم نرو
نه زشت نیست توهم نروخونش وقتی برات احترام قائل نشده
فقط یه چیزی به نظرم این ازیه جایی یه دلخوری داره که اینجوری میکنه
شوهرت وبرادرش باهم حساب وکتابی چیزی ندارن؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز