مادر شوهرم دو سه روزه اینجاست، ،مثلا اسم من سارا است شوهرم از خواب بیدار شد گفت خواب دیدم که با سارا تو ماشین بودم یهو مادر شوهرم حرفش رو قطع کرد گفت په من نبودم؟اینم بگم حسادت هاش نسبت به من دیگه خیلی تابلو هست همه فهمیدن،بعد شوهرم گفت ولی بعدش سارا گم شد دیدم گفت خو خوبه😑
منم مادر شوهرم نه تنها برا من بلکه برای اون یکی جاریمم حسوده این یه چیز عادیه 🤣
من مامان یه پسر شیطون و نازم و یه دختر کوچولوی زیبا دارم بهترین روز زندگیم وقتی بود که صدای گریهی دختر کوچولوم و شنیدم خوب یادمه 1403/5/17دنیای من چشمای کوچولوشو به دنیا باز کرد🥺❤️شما دوتا دلیل خنده های من و بابایین😍
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
گاهی وقتام درونگرا بودن اینجوریه که هم حرف می زنی، هم می خندی، هم می ری بیرون و هم روابط دوستانهٔ متعدد داری، فقط واست سخته درباره مشکلاتت با کسی صحبت کنی؛ همین.
گاهی وقتام درونگرا بودن اینجوریه که هم حرف می زنی، هم می خندی، هم می ری بیرون و هم روابط دوستانهٔ متعدد داری، فقط واست سخته درباره مشکلاتت با کسی صحبت کنی؛ همین.
احتمالا سارا تو پلان بعدی ب دست مادر شوهرش کشته شده
یادت باشه تو این دنیا هیچ چیزی از هیچ کسی بعید نیست... اگر مادر شدی یادت نره اول تو باید شاد و قوی باشی تا بتونی شاد بزرگش کنی یک بچه از همون روز تولدش نگاهش به خنده های مادرشه نه رنگی بودن اتاقش... شوهر خدا نیست نون شبت گرو اون نیست پس از سر ناچاری کنارش نمون اگر حرمت گزار نیست .