بخاطر این ک امروز با دوستم درس بخونم تو پارک جنگلی ۶ صبح از خواب پاشدم از تهران اومدم کرج با مترو ک ۸ برسم بعد الان ک رسیدم مترو کرج زنگ میزنم میگم کجایی راه افتادنی هم بهش گفته بودم راه افتادم میگ خونه ام سوار تاکسی شو بیا فردیس
در حالیکه ماشین زیر پاشه من جای اون بودم الان مترو کرج بودم من بخاطر اون تا کرج اومدم اون از فردیس تا مترو کرم نیومده
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بخدا از ۵ و نیم صبح بیدارم تا حاضر شم و تو تاریکی برم سوار مترو شم با ترس ک خدا یوقت خفتم نکنن با کل ...
خیلی هم واجب نبوده برا خاطر درس خوندن تو این سرما در محیط باز اینهمه استرس و اعصاب خوردی به خودت بدی، خونه گرم و نرمتون مگه چشه میری پارک اونم کیلومترها دور از خونت در فضای باز و سرد درس بخونی
ضمنا الان خوندمش با کسی باش که هدفش ازدواجه و برات ارزش قائل بشه با تو فاز این چیزا نیست و... خودتو توجیه نکن یه اس ام است تبریک دیگه تو فاز بودن نمیخواد ، کمی شعور لازم داره.