دیروز یک عالمه کاغذ پیدا کردم که دیگه باید بره خروجی.من حقیقتش خیلی مینویسم.
مثلا یک پادکست گوش بدم نکاتش رو مینویسم.
یک برنامه ای گوش بدم یا ببینم مینویسم.
کارای روزم رو مینویسم.
آقا هر چی بگم کم گفتم....
دیگه نیاز به یک پاکسازی بود.....
اینا هم نتیجه اش....
بقیه کاغذها رو هم طبقه بندی کردم. فکر کنم یک کلاسور برای نوشته هام داشته باشم خیلی بهتره....
هنوز هم امروز ادامه پاکسازی نوشته هام هست. دیروز تموم نشد و وقت زیادی گرفت.
دوتا بطری اب که حالتش تغییر کرده بود خروجی گذاشتم
تمام
داروهای سرما خوردگی اخیر خودم وقبل تر دخترم گذاشتم خروجی
یخچال مرتب کردم تمام مواد دسته بندی کردم ومرتب کردم
فعلا همین ها
در راستای همراهی با دوستان:
منم خونه تمیز می کنم
آشپزی وکیک پزی
ورزش وپیاده روی تو خونه باشگاه نمیرم
خونه بزرگترها
بازار وبازار هفتگی
کتاب
گوشی
قبل از تولد دخترم بافتنی وگلدوزی می کردم.سرکار هم می رفتم
اینم از پاکسازی امروزم..... نیم ساعته تمامش کردم. وقتی پاکسازی طول بکشه سختم میشه....
البته بگم که من هنوز این همه جزوه دارم.... که دوستشون دارم...
ببین هیدواجان من توی شهرغریبم هیچ فامیلی نیست اینجا وباچندتا ازخانمای همکارمون گاهی دورهمی میگیریم. اینجاهم هییت واینانداره چون شهرسنی نشینه. فقط سه شنبه ها توی محل کار همسرم مراسم دعای توسله.
پس اکثرمواردی روکه شماانجام میدین امکانش برای من نیست
امیدم به سال اینده اس که برمیگردم شهرخودم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
7 ثانیه پیش
7 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز