۶ ساله ازدواج کردم و از همون لحظه ورودم به خونشون سرلج رو با من باز کرد رفته بود به شوهرم میگفت چطور میخوای اینو بگیری!
من براش هدیه روز دختر، روزی که متعلق به شغلشه، تولدش، عیدی و همه اینا رو گرفتم یکم دلش با من نرم شه
نشد که نشد!…
نه تولدمو کادویی گرفت نه کیکی نه روز شغلیمو تبریک گفت حتی. هررررجور نادیده گرفتنی بلد بود انجام داده
زنگ میزنم که صحبت کنم خودشو میزنه به کار و خواب!
دیگم زنگ نمیزنه
بله من در این شرایط حتی نظرشو راجب لباس عقدمم نپرسیدم
حتی باهاش مشورت نکردم بابت هیچی
دلمو شکونده بود
یادمه تو عروسیمون یه لباس سفید زرقی مرقی پوشید
موهاشم کامل عروس گونه شنیون کرد
من اصلا به روی خودمم نیوردم که ناراحت شه
باهاشم رقصیدم
ازش تشکرم کردم
ولی تاپیک زنداداشو دیدم خواستم بگم منم به زنداداشم که همچنان محبت میکنه و دلشو میشکونه خواهرشوهر🥲