2777
2789

یه دوست از دوره لیسانسم دارم که اونم برا فوق ازهم جدا شدیم کیلومتر ها ازهم دوریم هرچند رابطه صمیمی هم نداریم و گاهی مجازی تو اینستا تبریک تولد و عید یا راجب رشتمون سوالی باشه ردوبدل میکنیم اون عروسی کرد منو دعوت کرد من نتونستم برم 

تنها کسیه که یه نیمچه ارتباطی دارم باهاش و میتونم بگم دوستمه 

دیگه کسیو ندارم😐

از اونطرف نامزدم کلی دوست و رفیق و همکار داره باهمشونم صحبت میکنه و رابطشون درحدی هست که مراسم ها‌ همو دعوت کنن

من هرچی کنکاش میکنم فقط همین یه دونه دوست و دارم که ارتباطی هم نداریم باهم

من کلا از جشن خوشم نمیاد ولی میدونم خانواده همسرم مخالفن و جشن میگیرن

بازیچه تقدیرم ، فرسوده ایام 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

حالا مگه مهمه؟ منم دوستی نداشتم، خواهر و برادر و خاله‌م دوستاشونو دعوت کردن

حال من، حال اون آدم زخمیه      که خودش دیده زخمش چقد کاریه، اما جایی نمیره      خوش نشسته بمیره...
اشکال نداره عزیزم منم دوستی نداشتم

بد نیست؟من بیشتر به خاطر حجم دوستای نامزدم نگرانم 😅اون کلی دعوت کنه من یه دونه هم ندارم بعد جلو خانوادش یه جوریه

بازیچه تقدیرم ، فرسوده ایام 
بد نیست؟من بیشتر به خاطر حجم دوستای نامزدم نگرانم 😅اون کلی دعوت کنه من یه دونه هم ندارم بعد جلو خان ...

نه چرا بد باشه تو عروسیته اون روز هیچی حالیت نمیشه 😂 فقط سعی کن خوش بگذرونی

حالا مگه مهمه؟ منم دوستی نداشتم، خواهر و برادر و خاله‌م دوستاشونو دعوت کردن

خواهرمم دوستی نداره😂

ولی داداش بزرگم همیشه محفلش گرمه 

بعدم من بخوام عروسی هم بگیرم سنگین نمیگیرم درحد درجه یک و دوستای همسرم

بازیچه تقدیرم ، فرسوده ایام 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز