وای ینی اومدم با یه دیت سمی
من با این کسی که دیت کرده بودم دو سه دفعه خیلی کوتاهمو دیده بودیم ولی این اولین باری بودش که میخواستیم خیلی رسمیتر با همدیگه قرار بزاریم به خاطر همین گفتیم بریم کاسپین منطقه آزاد انزلی(گیلان) بچها ینی اگه بگم چقد خوشتیپو جذاب بود از نظر ظاهری پسر بی تربیتیم نبود اما بالغم نبود اینو در ادامه متوجه میشید
خلاصه من اومدم با دستم نشون بدم یچیزیو که طرف خود این ادم بود گفتش دستتو نزدیک نیار گازش میگیرما
منم باور نکردم به شوخی دستمو تو همون زاویه که نزدیک دهنشم نبود نگه داشتم یهو دیدم خم شد و دستمو مثل سگ گاز گرفت😐😂 من اصلا تو شوک رفتم ینی خودشم دلش سوخت جوری که گاز گرفته بود پدرررس.گ😐😒
بعد داشتیم کنار ساحل راه میرفتیم که یکی دیگه از پسرایی که اونم باهاش قرار سمی داشتمو کنسل شده بودو دیدم با با اون قیافه سمش یه بخند کج زده بود که قشنگ حس میکردم تو دلش داره میگه اووووومممم مچتو گرفتم😂😂
خلاصه ما رفتیم سوار ماشین شدیم که بریم رستوران که ماشین جلویی چرخش رفت چاله هرچی آب اومد تو صورتم جالب اینجا بود که ماشین شیشش نا نصفه باز بود😐😂سگ شاشیده بود تو شانس اون روز.. اومدم سیگارو بندازم از ماشین بیرون برگشت تو موهام کل ماشین بوی کلپاچه گرفت🤣رفتیم ناهار یه شهرررر دیگهههه فامیلش اونجا بود🤣😂
خلاصه موقع برگشت من که هنوز دل پری داشتم از اون گازی که گرفته بود گفتم باید بزاری منم گاز بگیرم دستتو اونم گفت حله فقط قبلش میخوام عطرمو از داشبورد بهم بدی منم دادمو یهو دیدم کلشو رو بازوش خالی کردو با رضایت گفت حالا دیگه تلخه نمیتونی گاز بگیری😒🤣😂گفتم خااااک توسرت ک انقد ترسویی🤣 باز من بعد این دیت سمی نخواستم کات کنم چون همچی خیلی فان بود برام اما اونجایی برام جالب نبود که گفت کجایی گفتم فلان میدونم گفت منم با ماشین دارم میام اون سمت بعد که رد شد حس کردم بارون اومد رفتم اونور جاده دیدم زنگ زده میگه هاهاها با تفنگ ابپاش اب پاشیدم تو صورتت خورد یا نخورد؟ 😐😂 پسره بیشعوووور اون اب شاید میرفت تو دهنم حالم بد میشد یا میرفت تو چشم حواسم پرت میشد میرفتم زیر ماشین
یا یک لحظه فکر مبکردم اسیده پنیک میکردم ینی چقد باید بچه باشی ک به سادترین چیزا فکر نکنی خلاصه منم عطاشو به لقاش بخشیدمو کات کردم🤷♀️😐😁