تورو خدا خواهرانه کمکم کنید 💔😭 صفحه 2

f_m_خستم

مدیر

عضویت: 1402/08/06

تعداد پست: 2157

بچه ها من سه سال عقد و نامزدیم طول کشید

من شهرستان بودم شوهرم تهران خیلی دلم براش تنگ میشد خیلی دوسش داشتم ـ

الان شش ماهه ازدواج کردیم طاقت قهرشو ندارم طاقت دیدن ناراحتی شو ندارم دوست ندارم ازش دور باشم ـ

ولی حس میکنم دوسش ندارم اون آرامشیو که خونم باید داشته باشه نداره حس میکنم دیوار های خونه میخورن منو

از خانوادمم خیلی دورم تو تهران هم هیچ کسو ندارم

مگه میشه چرا همچین حسی دارم

بلاخره منم مادر شدم لطفا برای سلامتی خودم و نی نی یه صلوات برامون بفرست گلم❤ اَلٰهُم صَلی علٰی مُحمد وآله مُحمد ❤🤰🏻

امروز

01:36

1 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

atima_______

عضویت: 1403/04/27

تعداد پست: 67

آره حاملم ولی قبلش هم فکر کنم همچین حسی داشتم

خب عزیزم واسه حاملگیه هورمونات بهم ریخته

1403/09/08

01:40

0 نفر لایک کرده اند ...

f_m_خستم

مدیر استارتر

عضویت: 1402/08/06

تعداد پست: 2157

چند ماهه

بچم دوماهشه

1403/09/08

01:40

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مونانظری

عضویت: 1399/07/27

تعداد پست: 18849

خوبه ک

من دوست داشتم کار باشه و کنار پدر و مادر و خواهرم باشم

1403/09/08

01:40

0 نفر لایک کرده اند ...