2777
2789
عنوان

همین الان به چی فکرمیکنیدخیلی دلم گرفته

| مشاهده متن کامل بحث + 719 بازدید | 143 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



به اینکه چرا منه خر نمیتونم این 17 کیلوی لعنتیو آب کنم

به اینکه کی بچه دار بشم

به اینکه کارم کی پیشرفت می‌کنه

به اینکه اگه بچه بیارم باید کاری که براش روحو روانکاو پولمو درگیرش کردم ببوسم بزارم کنار

به اینکه کی میتونم برم دانشگاه نکنه هیچوقت نتونم

به اینکه من چرا باید این همه مسئولیت گردنم باشه تا پاره بشم

من به آینده خیلی امیدوارم چون لبخند خدارو میبینم تو چهره پدرو مادرم..تو آفتاب طلایی صبح و مهتاب قشنگ شب..تو صدای پرنده ها..تو برف سفید و پر از آرامش و بارون های بی محابا..دنبال بهونه برای شاد بودن باشید و دنبال نشونه برای امیدوار بودن..چون ما خدارو داریم 🤍
آروم باش عزیزم یه لیوان آب بخور دعوا بین همه هست

حاملم،شام خونه خواهرشوهرم بودیم شوهرم بستنی سنتی خریده بود منم اتاق درازکشیده بودم از پذیرایی بلند گفت فلانی بستنی میخوری منم گفتم نه، روم نشد بگم دلم میخواد آخه قبلا نمیخوردم خواهرشوهرم بستنی شکلاتی آورد واسم نخوردم، اومدنی توراه گفتم بهش خیلی ناراحت شد چرا دروغ گفتی فلان به بچه مدیونی، الان زنگو ردن برادرشوهرم ازهمون بستنی واسم آورده بود شوهرم گفته بهشون آبرومو برده به خاطر یه بستنی خبلی خجالت میکشم الان چه فکری میکنن راجب من، من سگ شدم بستنی رو دیدم داشتم ایست قلبی میکردم خالی کردم تو چاه دستشویی باشوهرم دعوا افتادیم حسابی خیلی حرفای بدی زد دلمو شکوند 

دومی به نظرم

👍✨️

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز