کاش میدونستم آخرین غروبه، شهرمون جنگه خیابونا شلوغه، دستت تو دستم می دویدیم تو کوچه که ازم گرفتنت با یه گلوله...🕊🩶 برای شادی روح خواهران و برادرانم به آسمان با چشمان گریان می خندم.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
وای یاد خودم افتادم یه پسر فامیلمون دیوونه ست انگار خوشگل پولداااار اومد باهام دوست شد منو برد رو عرش بعد پرتم کرد رو فرش هنوزم مجرد و اینکارا با دخترا میکنه نمیدونم روانیه یا چی منو غرق در محبت کرد کادوهای گرون خرید قول و وعده بعد یهو ول کرد بعدها فهمیدم با خیلیاااا اینکار و میکنه بمباران عاطفی میکنع بعد شوت میکنه طرف رو