یه مسافرت رفتیم بهش گفتم دونگی نزاشت خرج کنم
یدونه از این گوی های برف برام گرفت چون خیلی دوست دارم یه بارم برام یه باکس گرفت گردنبند و دستبند و اینت
شماره کارت منو بخاطر یه کاری داشت بعضی وقتا هزینه ی مشاوره براش میریختن شماره کارت منو میداد بجا خودش
چند باریم رفتیم کافه حساب کرده
پزشک عمومی بود ولی بخاطر قسط و بدهی و وام اینا زیاد نمیتونست خرج کنه منم توقعی ازش نداشتم
البته بگم منم براش عطر مورد علاقش گرفتم یا یکی دوبار دعوتش کردم رستوران و کافه دو طرفه بود کلا
الان یک ماهه هستش کات کردم باهاش که مثلا تنها باشم بهتر شم ولی بدتر شدم