دختر بودن چقدر بده

منم یه خواهر دارم که اون آدم خوبه هست همیشه می‌خوره تو سرم بدون اینکه من چیزی ازش کم داشته باشم نمی‌دونم چرا از اولین خاطراتی که یادم میاد مامانم منو نمی‌خواست  و جلو همه تخریبم می‌کرد دیگه این شد الگو برای همه، همه به خواهرم احترام گذاشتن و منو مسخره کردن 

تف این زندگی 

خب غصه خوردن فایده نداره..سعی کن زندگی شادی واسه خودت بسازی

منم همیشه همینو می‌گم اونا که زنده به گور می‌کردن در حق دختراشون لطف می‌کردند

خب عزیزم شما اشتباهت اینه چون موقعیت خودت اینجوریه وهمجین پدری دارین فکر مکنی کل دخترای ایران اینجورین بلکه اشتباهه 

ما که نه خودمون ونه تو فامیل همچین چیزی نداریم 

پدرتون اشتباه کرده شاید زیاد سخت میگیره ولی دلیل نمیشه شما از جنس وذات خودتون بدتون بیاد 

منم الان ۲۱ سالمه مسخ ام فرهنگیان بخونم دستم توجیب خودم باشه شما خودتم باید بخوای

ضمنا برادرت درعرصه هزینه وکارکردن به پدرتون کمک میکنه شما هم در عصه خونه وکارهای دیگه میتونی کمک کنی عرصه ها متفاوته قرار نیس مستقیم پول تو جیب بابات بزاری که

وضعیت شمارو الان پسرا دارن که میگن مثل خر باید کار کنیم اخرش ازدواج کنیم نهریه زنه رو بدیم خرج زن وبچه رو بدیم و....اگرم پدر یا مادر بیمه نبودن یا پیر شدن باید خرجشو بدیم 

ارزش خودتو پیدا کن ودرکش کن اینقدر منفی نگر نباش عزیزم😍🤩

تمام پست‌ها شد دخترای موفق و مستقل که می‌گن مقصر ماییم که بدبختیم😂

منم مثل شما بودم و به شدت محدود. انقدر محدود که حتی سر اصلاح صورتم تو ۱۸ سالگی از مامانم کتک خوردم! افسرده شدم اما یه جایی دوباره بلند شدم و گفتم یا زندگیم رو درست می‌کنم یا خودم رو می‌کشم. نتیجه‌اش این شد که تو ۲۲ سالگی تونستم یه رشته‌ی خوب تو دانشگاه یه شهر دیگه قبول بشم و منی که تا ۲۲ سالگی یه بار هم تنهایی از شهر خودمون بیرون نرفته بودم، الآن انقدر رفتم و اومدم که حسابش از دستم در رفته! میشه مستقل شی ولی خیلی چیزها رو باید به جون بخری. درسته من نتونستم اونجوری که دوست داشتم زندگی کنم و از این به بعد هم نمی‌تونم، اما با خودم فکر کردم اگه یه درصد مستقل بودن من بخواد باعث شه که دخترم زندگی بهتری داشته باشه، پس باید انجامش بدم. 

زندگی تو ایران سخته

دختر بودن تو ایران سخت تر

نمیدونم حسش نکردم چون خودم تک فرزند بودم همه کاری که خواستم کردم تا حدودیم مستقلم و موفق بودم از خودم راضیم ولی وضعتو تو زندگی دوتا از خاله هام دیدم خیلی خیلی بده البته منم بعد دبیرستان آزاد شدم تا ۱۸ سالگی وحشتنااااااااااک زیر ذره بین بودم😐خیلی حس بدیه مخصوصا که داداش داشته باشی همش حس برتری اون به خودت رو داشته باشی

وای چقدر حرف دلم رو زدی‌ همیشه این غصه رو میخورم که پدرم تنهاست و تا وقتی داداشم بزرگ شه میخواد چیکار کنه داداشم از الان میره سرکار  با اینکه ۱۲ سالشه پول در میاره ولی من چون دخترم صبح تا شب تو خونه هیی خدا 

حرفتونو قبول ندارم من ۵ تا خواهر دارم براهم میمیریم

دوتا هم ناز دخمل دارم