2777
2789
عنوان

به شوهرم گفتم سفره رو جمع کن مادرش ناراحت شد

| مشاهده متن کامل بحث + 681 بازدید | 51 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



خدا می‌دونه نمی‌دونستم اینطورن نمی‌دونم متاهلی یا مجرد وقتی بری تو زندگی خیلی چیزها رو متوجه میشی

درکت میکنم ولی سر این چیزها با همسرت بحث نکن همیشه وقتی خونه ای براش مثال بزن و بگو ک باید کمک کنه قبل رفتن ب خونه مادر همسرت بش چند بار با مهربونی بگو ک لطفا کمک کن ک نخوام بگم من  ی وقتهایی ب پسرم نمیگم کاری کنن خودش کل میزو جمع می‌کنه ولی خو می‌بره می‌زاره تو آشپزخونه رو هم رو هم یا چایی می‌ریزه البته بش میگم چایی بریز و براش توضیح میدم چجوری چایی بریزه زن ک گناه نکرده  

👈من 👉 آدمی هستم ک اخلاقمو با شعور طرف ست میکنم 🚫پس🚫 اگه یه وقت از اخلاقم ناراحت شدی یه نگاه به شعورت بنداز✌️
ببین به نظرم تو خونه مامانش چیزی نگو. حالا خودت هم یکم کار کن ولی دیگه همه کارها رو انجام نده. دیگه ...

چندین دفعه تو خونه خودم بهش گفتم 

بخدا عقد بودم اولین دفعه بود مهمانی دادن ، آنقدر کار کردم که زن عموش بلند گفت عروس رو اوردین کاراتونو انجام بده؟ مادر شوهر و خواهر شوهرمم نشستن به حرف زدن و میخندیدن 

منم بعد از اون دیگه تو مهمانیاشون نرفتم ، به من چه 

ببین من شوهرم فلمیلمونه... یعنی از بچگی دیدم و میدونم چکار کردن.. تو کل فامیل معروف بودن به بی تربیت ...

والا شوهر من که به خوبی ازش تعریف میکردن و خداوکیلی خودش بهتر از داداششه

اما تو خانواده شون خیلی دو رویی دیدم ، از وقتی عقد کردم فهمیدم چه خبره که هیچکس ازشون خبر نداره

من میرم پیششون مادرشوهر گاهی بهم میگه پاشو فلان کارو بکنم. خودشم بلند میشه کار میکنه. پسراش و دختراش ...

من تو این یکسال هیچوقت خونه مامانش چیزی نگفتم 

اما این سری روانمو بهم ریخت

آخه هر سری میریم من بهش میگم عزیزم خسته شدم ، وقتی میریم خونه مامانت کمک کن 

تو خونه خودمونم فقط سفره پهن می‌کنه ، اونم میبینن دیگه دارم از حال میرم 

منم هر وقت شوهرم میپرسه جورابام کو؟ تیشرتم کو؟ میگم سر جاش..من دستم بنده خودت تکون به باسن مبارک بده ...

من امیدوارم درست بشه 

از الان خواهر شوهرم میگه تو برو خدارو شکر کن، بچه دار شدی شوهرت کمکمت میده 

تازه واسه خانواده شوهر من ، شوهرم خیلی فعاله تو خونه و من الان خوش خوشونمه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز