من زنداداشم برای خرید عقد گفت ما رسممون هست دوتایی بریم وکسی نیاد
ماهم بهشون احترام گذاشتیم
ولی وقتی از خرید برگشتن فهمیدیم خواهر عروس باهاشون بوده
من خیلی خیلی ناراحت شدم
اگه قراره کسی نره هیچکسی نباید بره
تازه داداشم احمق وخنگ منم اومده بود میگفت سلیقه خواهرش خیلی خوبه انگار مثلا ما از پشت کوه اومده بودیم
همینم شد که زنش از اول شیر شد روی سر داداشم خانواده عروسمون هم تا جایی ک میشد داداش منو تیغ زدن چون کی بهتر از داداش احمق من ک هیچی حالیش نبود داداش من نمیفهمید عزت گذاشتن چیه
نمیفهمید اینا با این کاراشون میخوان از اول شیر بشن رو سر داداش من و سو استفاده ازش بکنن من خانواده بیشعور تر نفهمتر پرروتر و بی خدا تر از خانواده عروسمون تو کل عمرم ندیدم