2777
2789

منم که راه‌روی ردپای خیامم

که بی‌خبر ز در و محشر و سرانجامم


جهان شبی تار و کوزه‌ای چراغِ من است

چنین حریفِ شبی این‌چنین سیه‌فامم


شرابِ خُلَّر می‌نوشم و نمی‌دانم

که بعدِ مرگ چه خواهند ریخت در جامم


به خویش، زحمتِ پرهیختن نخواهم داد

اگر که معلومم نیست، چیست فرجامم


اگر کویر و دری بود و داوری هم بود

نخست، من می‌پرسم زِ بحرِ ابهامم


در «این دقیقه» پیِ کامِ خویش می‌گیرم

که «آن دقیقه» به جز پنبه نیست در کامم


به قولِ نسیه و ناپخته‌ی یکی مفتی

اگر ز منفعتِ نقد بگذرم، خامم!


به من یکایک ذراتِ دهر می‌گویند

ز من نمی‌ماند غیرِ کوزه و نامم!


#فریبرز_رضانواز

 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز