یاد شوهر خودم افتادم ازش بچه میخواستم قبول نمیکرد تا جاری کوچکترم باردار شد بعد با طعنه بهم گفت هرکی تا سه سال بچه دار نشه میگن اون حتما مشکل نازایی داره...
منن ناراحت باشوهرم سر بچه بحثم شد و شوهرم بهم گفت جاریم لیاقت بچه رو داره ولی تو نداری...
من از درون شکستم و به خدا پناه بردم
جاریم تو چهار ماهگی متوجه شد بچش بی دلیل تو شکمش مرده
بعد یکسال هردو دحتر داشتیم
جاریم هنوزم اذیتم میکنه و من به خدا واگذارش کردم اما شوهرم خیلی خوب شده