پدرشوهرم بازنشسته س دوتا خونه اجاره داده بازم دوتا خونه داره باغ زمین ولی شوهرم همیشه میگه اونا هیچی ندارن و وقتی رفتن خونه ی جدیدشون وسایلای قدیمیشون رو نو کرد براشون کابینت زد درصورتی ک من بعد از مستاجر اومدم تو این خونه با همون کابینتای زشت ک ب دلم نیست مادرشوهرم تابحال برام چیزی نخریده حتی یه شال هم نخریده کادثی عروسی خواهرزاده ش بهش انگشتر داد ولی ب من هیچی نداد دریغ از یه تیکه طلا ک دلم خوش شه شوهرم میگه ندارن ماهواره میخواستن نصب کنن شوهرم پولشو داد الان هم لباسشویی میخواست نصب کنه ب شوهرم زنگ میزد برو پیش نصاب زنگ بزن بیاد نصب کنه من رام دوره نمیتونم بیام در صورتی ک هفته ای سه بار میاد این هفته نیومد من فهمیدم بخاطر اینه ک پول نصب شوهرم بده ولی شوهرم نمیفهمه اثایل میگفتم خانوادشه اشکالی نداره کمک کنه ولی الان خسته شدم چون اونا هیچ وقت ب ما کمک نکردن و بیشتر از این ناراحتم ک مادرشوهرم ب حواهرزادش کادو داد ولی ب من نداد میگفت چون خواهرم همیشه ب بچه هام طلا میگرفته منم گرفتم خب من عروسش یودم نباید یه تیکه طلا میداد؟ بیشتر از این دلم گرفته ک پدرم تازه فوت شده بود پدرشوهرم ول نمیکرد ک عقد کنین و من مراسم خواستگاریم همش گریه میکردم نمیبخشمش ولی همیشه احترامشون گذاشتم ولی الان تصمیم دارم حرفایی ک تو دلمه همینا رو بهشون بگم چی بگم خوبه؟
منم نه طلا برام گرفتن نه وسیله نه عروسی مادرشوهرم وسایل کهنه شو داد بهم رفت برا خودش از صفر تا صد جدید خرید 🙃
ریدم دهن پدر شوهرم که با گشاد بودنش و بیکاریش و بی فکر بودنش و مث خر فقط فکذ خوردن و ریدن بوده و فکر زن گرفتن بچه خاش نبوده و باعث شد حدقل۱۰ سال و بیشتر از زندگی عقب بمونیم همین ریدم ب دهنش ریدم ب مرده هاش همین مرتیکه چس
نه بهشون نگو، بدترمیکنن
اسی این وصت شب چ حرصی ازم تازه کردی😂🤣اصلا متن نخوندم فقط موضوع خوندم و همش دارم یاد پولایی ک خرج کردم میفتم لنت بهش من پدر پسرش بودم چس اقا
اووووو
بدترین کارت همین بود که برا فوت پدرت صبر نکردی
من اگه جات بودم یه بار میگفتم صبر کنین
زیاد اصرار میکردن کلا ردشون میکردم
وقتی انقد نفهمن تو بقیه چیزا معلومه که پخی نیستن
من....
نه کادو سر عقد
نه پا گشا
نه هیچ عید و مناسبتی
نه کوچیکترین کمکی تو عقد و ازدواج
نه هدیه زایمان
هیییییچی نصیبم که نشد هییییچ
همسرم براشون ضامن شد وام گرفتن
پرداخت نکردن مجبور شدیم خودمون وام رو پرداخت کنیم...
بعد عروسی چون ما خونه اجاره کرده بودیم
و اقوام تعدادی برای پا تختی نیومدن
هدیه رو به اونا میدادن که برسونن دستمون
همه رو بردن
با اینکه میدونستن کای وام و قسط و کرایه خونه داریم
در عوض برای برادر همسرم اول خونه خریدن بعد بهش زن دادن
تمام خرج عروسی رو هم به عهده گرفتن
خونه عروس گفتن رسم جهاز نداریم
خودشون همه جهاز دختر رو هم گرفتن
عید براش طلا گرفتن
سر عقدی و پاتختی طلا
خرج بیمارستان برا زایمان
و...................
اهمیت نده عزیزم
چاره ای نیست
شما پیش همسرت لااقل بده نشی
و منیکه فکرمیکردم تنهام ولی امشب دیدم خیلدا مثل منن سلام زخم خوردت ها🫶