2777
2789
عنوان

داغون شدم آرزوی مردنمو دارم

| مشاهده متن کامل بحث + 367 بازدید | 39 پست
حتما وسواس داره درسته ؟

نه خودش ببینی اصلا رعایت نمیکنه صبح که بلند میشم میبینم صبحونه رو توی فرش بدون سفره میخوره حتی پرتقال برمی‌داره میشنیه تو آشپزخونه پوستاشو روی سرامیک می‌کنده میزاره ببخشید اینو میگم حتی میره سرویس سرپا کارشو انجام میده خودشم نمیشوره

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



به این منوال ادامه بدی خدای نکرده بیماری های گوارشی دیابت و بیماری های اعصاب تنگی نفس میگیری نکن اینکارا رو چرا دلت برای خودت نمیسوزه ؟من آینده ی توام منو ببین عبرت بگیر بیا یه روز عین من نفس بکش تا شوهر و حرفای شوهر از یادت بره من ۶ سال تمام از بس استرس شدید بهم وارد شد و هر روز گریه میکردم الان دچار بیماری گوارشی شدم از شدت تنگی نفس میخواستم خودکشی کنم الان فقط ارزوم اینه سلامتیم به دست بیارم هیچ چیز دیگه ای برام مهم نیست بترس از روزی که عین من بشی خدای نکرده فقط به سلامتیت فکر کن نذار هر حرفی آزرده خاطرت کنه این غصه هایی که میخوری بدنتو از کار میندازه یه روز ..به خودت بیا عین من نباش😓😓😓

به این منوال ادامه بدی خدای نکرده بیماری های گوارشی دیابت و بیماری های اعصاب تنگی نفس میگیری نکن این ...

قربونت بشم عزیز دلم الهی که خوب بشی و سلامت بای همیشه  به خدا حتی من گریه میکردم که دور چشمم دون قهوه ای زده شوهرم بهم گفت دونه دونه ای شدی حتی گریه میکردم گفت کیف میکنم اذیتت میکنم داغون شدم من فقط 19 سالمه داغونم کرده ازش میترسم چاقو برمیدارم برای محافظت از خودم یک وقت نزنتم

قربونت بشم عزیز دلم الهی که خوب بشی و سلامت بای همیشه به خدا حتی من گریه میکردم که دور چشمم دون قهو ...

مرسی از دعای خوبت 🌷🌷🌷منم عین تو بودم اون روانی خودشیفته بود و من برده اش بودم انگار از گریه من خوشحال میشد سه ماهه باهاش تموم کردم خودمو ازش گرفتم تا بفهمه چه خبره تا بفهمه همیشه نیستم که عذابم بده الان افتاده به پام میگه یه فرصت دیگه بهم بده منم گفتم هر موقع تونستی سلامتیم بهم برگردونی اون موقع باهات می مونم خیلی ناراحت شد بهش گفتم وقتی میبینم اینجوری به پام افتادی کیف میکنم لیاقت لنگه کفش منم نداری خیلی تحقیرش کردم تا بفهمه ۶ سال با من چیکار کرد

من قید خودشو میزنم قید درسو نمیزنم اگه آدم بود اگه ارزششو داشت آره میزدم ولی این آدم داغونم کرده

ببین عزیزم اول باید شرط میکردی..‌الانم بهتر دنبال راه حل باشی ..بشین باهاش  حرف بزن آروم و منطقی بهتر حل کنید شما تازه اول راه هستید

هنوز اولشه ترم یکن

ببین دانشگاه رفتنتو دوست داره یا نه اگه نه ببین دلیلش چیه مثلاً رفت و امدش دوره، وقت زیادی برای درس خواندن می‌ذاری و به اون اهمیت نمیدی، از اساتید یا هم کلاسیای مردت پیشش چیزی گفتی ، زندگیتو با همکلاسیات مقایسه کردی و ...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792