اول از همه اینو بگم که خیلی مهربونه خیلی زیاددد♥
ولی هرچقد تلاش میکنه هرچقد کار میکنه بدبخت نمیتونه به خواسته هاش برسه، یه پراید و یه خونه 70 متری به زوررر دارع
با همون پرایدش میاد جلو در مدرسم که مثلا پیاده نیام خسته نشم، ولی من از خجالت آب میشم بقیه دخترا ددی هاشون شاسی و لامبورگینی و یا فوق فوقش 207 دارن ولی بابای من چی؟!
به همه میگم که راننده تاکسیمه نمیتونم بگم که این بابامه خجالت میکشم ولی خیلی دوسش دارما خیلی، جونمم براش میدم ولی خب...
حالا برا بابام این ماجرا رو تعریف کردم احساس کردم غرورش خورد شد تکه تکه شد پژمرده شد اصن هیچیم نگفت بنده خدا فقد گفت منو ببخش
حالا بهش گفتم دیگه دنبالم نیاد از فردا راننده سرویش واسم بگیره اونم تایید کرد
به نظرتون حق داشتم که بهش بگم؟ کار بدی کردم یا ن خوب شد که بهش گفتم؟🥲