منکه مرده متحرکم از خستگی آخرم شوهرم میگه مگه چیکار میکنی میگه بچه داری مث بازیه لذت‌بخشه در صورتیکه تحمل یه دیقه صدا گریه شونو نداره منکه یه پا روانی شدم تو این یکسال
اونایی که هنو مادر نشدین چرت و پرت نگین بچه داری خیلی سخته خیلی زیاد
دقیقا. مادرشوهر من کمرش خیلی درد میکرد شوهرم بردش دکتر و عکس ام‌ار ای و … گریه میکرد میکفت دکتر تو مطب پرسیده مادر کمرتو‌درک‌میکنم دیسک داری لگنت چرا شکسته ؟ گفت خوردم‌زمین بعد که‌اومده بیرون تو‌ماشین شوهرم سوال پیچش کرده فهمیده پسر بزرگش زدتش الان یه مدت خونه ما استراحت مطلقه دلم‌میخواد برم بغلش کنم بهش دلداری بدم ولی خب میترسم به روش بیارم که میدونم و غرورش بشکنه . حالم از برادر شوهرم بهم میخوره وحشی گاو
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
43 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز