تنها باری که از بیمار شدن شوهرم خوشحال شدم

همسر خودم چاق نیس اصن ولی کبدش خیلی چربه انزیم های کبدشم خیلی خرابه نقرس هم گرفته...ولی گوشت نخوره دیوونه میشه

ربطی به دارایی یا نداری نداره بعضی ها کلا روی ی چیزی ممکنه اینطوری باشن نه فقط خوراکی مثلا من یادمه خودم ی مدت روی چیپس اینطوری شده بودم اما از سرم افتاد الان دیگه سالی ی بار هم شاید نخورم

منم میگفتم شوهر جون نصف نصف بفیشو بده من لباس بخرم 

خیلی خوبه شاید فکر کنی شوهرت ولخرجه منم مثل شوهرتم همش وسیله میخرم الان به شدت بی پولم اونارو میفروشم هیچ چیزی به دردم نخورد جز خریدام

ببین ادم شاید روی یه چیزی عقده ای بشه مثلا من خواهر شوهرم فوت شده بود مادر شوهرم اینا حلوا درست میکردن خسیس بازی در میاوردن اگه یکم میزاشتی دهنت هزار تا حرف در میاوردن واسه همین من لب نمیزدم به حلوای های اونا بوی حلوا هم منو به هوس در میاورد عقده بازی در اوردم اومدم چتد بار خودم تو خونه هی درست کردم نه دیگه این که بخوام هر روز هر روز هفته ای یه بار درست میکردم برا خودم ولی شوهر شما دیگه انگار رد داده بود 🤣