هروقت باهاش حرف میزنم یا میرم بیرون اعصابم بهم میریزه
خیلی حسوده خیلی خیلی زیاد
دروغم زیاد میگه
خانوادشم به درد بخور نیستن..اوایل دوستیمون انقد از خانوادش تعریف میکرد نگو عقده ی توجه داشته
باخودم میگفتم وای چه مامان بابای خوبی داره
الانم عقده ی توجه پسر داره
به رابطه ی قبلیم انقد حسودی میکرد من بعدا فهمیدم