بیست و سال از عمرم میگذره🌾شیش سال پیش با همسرم آشنا شدم❤از وقتی دیدمش عاشقش شدم🥲 شهریور ۹۶ مال هم شدیم و آبان ۹۸ رفتیم زیر یه سقف🥰تیر ۱۴۰۰ فهمیدم باردارم اما خب موندنی نبود و مرداد از دستش دادم🥺ولی زندگی روی خوشش و بهمون نشون داد ۱۰ فروردین ۱۴۰۱ فهمیدیم یه تو دلی داریم 🤰فاطمه خانوم عسل مامان ۲۹ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۵۶ دقیقه بدنیا اومد👨👩👧 خونه ما با وجود فاطمه شده بود بهشت😌 تا اینکه لطف خدا شامل حالمون شد و ۵ فروردین ۱۴۰۲ فهمیدیم دومی هم تو راهه🤭الان در انتظار علی آقا هستیم که خانواده ۴ نفرمون تکمیل بشه💞
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟
اول اینکه تو گروه فامیل تبلیغات کن بعد میتونی تو برنامه دیوار تبلیغ کنی که اولی اگه بگیره کم کم مشتری هات زیاد میشه تو سفارش میگیری بعد درست میکنی نگران نباش خیلی خوش سلیقه ای
مرسی گلم البته فامیل که آنقدر حسود هستن ترجیح میدن دو برابر پول بدن ولی به من نگن
قربونت عزیز اما فامیل ما اونقدر بی سلیقه هستن که همین یه کیک ساده رو نمیپزن به منم میگفتن اینهمه کیک میپزی به ما نشون نمیدی منم گفتم اینقد گرونیه نمیپزم دیگه اگه میخاین وسیله بگیرین بپزم براتون اونا هم دیگه گفتن بپز ما پولشو میدیم اینطور شد که ادامه دادم