2777
2789
عنوان

خیلی عذاب وجدان گرفتم اتو رو از خونه مادرم آوردم

| مشاهده متن کامل بحث + 836 بازدید | 78 پست

منم مامانم توجهیزیم اتوداد بعد یکی ازفامیلا شوهرم برام پاتختی اتوآورد دیدم مادرشوهرم گفت شماخب اتودارید اینوبزارید بدم پاتختی یکی دیگه که تازه عروسی کرده بودند منم روم نبود چیزی بگم انگارلال شدم حالا نمیشد دوتا داشته باشم شوهرمم هیچی نگفت الان خیلی پشیمونم که چی اگرمادرمن بود بایستی عروسی میرفتن ازپاتختی هام بدم بدن عر وس دامادوای یادم اومد دارم حرس میخورم اتوخارجی بود کلی پولش 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



کاش نمیدادی

روم نشدبگمش نه نمیدم کلا مادرشوهرم توذهنش اینبوده که هرکی اومده عروسیم منوکادو داده حالا مابریم عروسی بازم مابایدکادوبدیم یعنی چون منودادن منم خودم بایدمیدادم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   دخترپاییزی8608  |  3 ساعت پیش
توسط   مهدیهامو  |  5 ساعت پیش